جهان بی انتهای مترجمان….
می گویند جهان مترجم ها دنیای بی منتهای کلمات است. دنیایی که در آن مترجم ها باید با کلماتش درگیر شوند، سروکله بزنند و از این کلمات بیگانه برای مخاطبشان روایتی ملموس بسازند و این شاید، سهل ترین تفریح و دشوارترین وظیفه است.
دکتر آذین حسین زاده و دکترکتایون شهپرراد دو عضو هیات علمی دانشگاه حکیم سبزواری و از جمله مترجم های بنام آثار نویسندگان فرانسوی در کشورمان هستند از همان مترجم ها که دنیایشان انتها ندارد.
در چندماه اخیر جدیدترین ترجمه این زوج با نام« کلودیوس بومبارناک» اثر ژول ورن (کتابی که در ایران تا به امروز ترجمه نشده بود) توسط انتشارات خوارزمی به بازار راه یافت. کتابی که دکتر حسین زاده می گوید فضایی که ژول ورن در آن ترسیم می کند از لحاظ تاریخی برای ما ایرانیان بسیار جذاب است.
دکتر حسین زاده با وجود مشغله با مهربانی و لطف بسیار پذیرفت که درباره این اثر، ویژگی های آثار ژول ورن و دشواری های ترجمه آثار این نویسنده،مزیت های ترجمه های مشترک و آثاری که در حال ترجمه آنها هستند برایمان بگوید.
*در ابتدا برایمان درباره کتاب « کلودیوس بومبارناک» بگویید.
کلودیوس بومبارناک یکی از رمانهایی که است که، در کمال شگفتی، تا به امروز به زبان فارسی ترجمه نشده بود. موضوع این کتاب، داستان خبرنگاری است که در پایان قرن نوزدهم میلادی، مأمور میشود تا از پاریس به چین سفر کند. ژول ورن اشارهای به ابتدای سفر او ندارد و داستان از هنگامی آغاز میشود که کلودیوس بومبارناک به کنار دریای مازندران رسیده و قصد دارد با کشتی از آن عبور کند و خود را از ساحل غربی به شرقی برساند. اینگونه است که ژول ورن، ضمن تحقیقاتی که در بارۀ ایران آن دوره و همچنین موقعیت جغرافیایی دریای مازندران انجام داده، فضایی را ترسیم میکند که از لحاظ تاریخی برای ما ایرانیان بسیار جذاب است. علاوه بر این، بومبارناک پس از عبور از عرض دریای مازندران، با کشتی، و توصیف چاههای نفت و بیان اهمیت اقتصادی این محصول تازه کشفشده، سوار قطاری میشود که تمام ناحیۀ شمالی ایران را طی و از شهرهایی همچون خجند و سمرقند و بخارا و.. عبور میکند. در کنار ماجرای جذاب و اندکی پلیسی داستان، توصیفهای ارزشمندی که بومبارناک از این شهرها ارائه میدهد، از لحاظ تاریخی، ارزش فراوانی دارد. به ویژه وقتی میدانیم که هنر رمان نویسی واقعگرا در ایران، سالها بعد پا گرفت و از همین رو، در ادبیات ما سندی در دست نیست که بدانیم مردم آن دوره، در آنچه ما «ایران زمین» مینامیم چگونه لباس میپوشیدند، بازارها چگونه بوده، مردم چطور صحبت میکردند، چه اجناسی خرید و فروش میشده و اختلاط اقوام و ادیان در این شهرها چگونه بوده است.
* ژول ورن نویسنده معروفی در ایران است، اما شاید این کتاب جزء آثار خیلی معروف او در ایران نباشد دلیل شما جهت انتخاب این رمان برای ترجمه چه بوده است؟
حق با شماست. ژول ورن در ایران نویسندۀ معروفی است. اما بسیاری از آثار او تا به امروز به فارسی ترجمه نشده است. حدود ۱۰ سال پیش، انتشارات خوارزمی از تعدادی از مترجمان ادبی مانند استاد احمد سمیعی گیلانی، استاد اسماعیل سعادت، مرحوم رضا سیدحسینی، خانم شهپرراد و من خواست تا ابتدا، جاماندههای ژول ورن را به فارسی برگردانیم و در گام بعدی، آنچه را تا به امروز از این نویسنده ترجمه شده ویرایش و اصلاح کنیم. همکاری با این استادان برای ما افتخار بزرگی بود و ما نیز با توجه به اهمیت موضوع رمانهای ژول ورن، برخی را که برایمان اولویت داشت برگزیدیم و تا به امروز دو رمان «دردسرهای یک چینی در چین» و «کلودیوس بومبارناک» را در این انتشارات چاپ کردهایم. این را نیز باید بیفزایم که انتشارات خوارزمی به مثابۀ یکی از قدیمیترین ناشران ایرانی، برای اولین بار در تاریخ فعالیتهای خود، بی آنکه ما درخواستی ارائه کرده باشیم در کنار نام ما به عنوان مترجم، «عضو هیئت علمی دانشگاه حکیم سبزواری» را نیز درج کرد و با توجه به طیف گستردۀ مخاطبان و خوانندگان کتابهای ژول ورن در ایران، این یکی از بهترین تبلیغات برای دانشگاه ماست.
*به نظر شما ویژگی شاخص آثار این نویسنده چیست؟
مهمترین ویژگی او این است که تخیل بسیار قوی و پویایی داشت. اما نباید تصور کرد که داستانهایش واقعگرا نیست، چرا که او پیش از هر چیز، در مورد فضای جغرافیایی داستانی که میخواست بنویسد تحقیق میکرد، آن هم به نحوی گسترده و علمی. اینگونه است که توصیفهای او در رمانهایش میتواند یکی از بهترین و معتبرترین اسناد و مدارک برای پژوهشگران تاریخ و علوم اجتماعی و البته… ادبیات باشد.
*ترجمه این کتاب چه قدر طول کشید و داستان چه قدر برای شما جذاب بود؟
حدود دوسال طول کشید، نباید تصور کرد که چون داستانهای ژول ورن علمی تخیلی است و حتی نوجوانان نیز به خواندنش علاقمندند بنابراین سبک نگارشش نیز ساده و مفهوم است. او در هر حال از زمرۀ نویسندگان قرن نوزدهم میلادی است و گرچه واقعگرایی بر ساختار فضا و زمان آثارش سایه انداخته، اما دشوارنویس است و برگرداندن سبکِ کم و بیش پرتکلف و پرطمطمراق او به فارسی کار سادهای نیست.
*کتاب های زیادی را به صورت دو نفره ترجمه کرده اید، این همکاری چه ویژگی های برای شما داشته است؟
طی سالهای گذشته، همکاری ما فرصتی بوده تا با هم همگام باشیم، بیشتر به هم نزدیک شویم و ضمن حفظ سلیقۀ فردی، یاد بگیریم چگونه میتوانیم در مورد موضوعی مشخص، دو دیدگاه داشته باشیم و از دل این دو، از طریق امتزاج و تلفیق، آنچه را بهترین است انتخاب و در کارهایمان اعمال کنیم.
*شما و همسرتان هم می نویسید و هم ترجمه می کنید کدامش برایتان جذاب تر است ؟
جذابتر از همه برای ما دو نفر همکاری است، چه ترجمه، چه تألیف. ولی باور بفرمایید در زندگی مشترک هنرهای دیگری نیز وجود دارد که همکاری در آنها به میزان صفا و صمیمت موجود میان دو نفر میافزاید. برای نمونه آشپزی، ورزش، موسیقی… نتیجۀ بارز این همکاری، احترام طرفین به همدیگر، به آراء و افکار و به تفاوتهاست.
*در پایان بفرمایید آیا آثاری در دست چاپ دارید یا خیر؟ از کارهای جدیدتان بگویید.
بله، فراوان. گاهی حتی فکرش و تعهدی که داریم وحشتزدهمان می کند. بعد از کلودیوس بومبارناک که کم و بیش سه هفته پیش در انتشارات خوارزمی منتشر شد، سه روز پیش انتشارات نیلوفر که میدانید یکی از معتبرترین انتشارات در ایران است، ترجمۀ وسوسۀ آنتونیوس قدیس اثر گوستاو فلوبر را از ما چاپ کرد. ترجمۀ دیگری که قرار است تا چند ماه آینده روانۀ بازار شود آرایه ها ۳ اثر ژرار ژنت است که اطمینان دارم با استقبال خوبی بین پژوهشگران حوزۀ ادبیات و نقد مواجه خواهد شد. سه قرارداد تألیف با انتشارات سمت نیز برای نوشتن کتابهای درسی دانشگاهی برای گروه زبان و ادبیات فرانسه داریم که … عرض کردم… فکرش هم ترسناک است!
جهان بی انتهای مترجمان؛ گفتگویی با دکتر آذین حسین زاده در خصوص « کلودیوس بومبارناک» جدیدترین اثر ترجمه شده ایشان و دکتر شهپرراد