بعد از واقعه ی سال ۴۲ و اتفاقات مربوط،مخالفت مراجع و علما خصوصا اقای حاج اقا روح الله با حکومت حادتر گردید
و ایشان بصورت پر شورتر و کاملتری بر علیه حکومت و شخص شاه صحبت کرده، موضع گیری می کردند
مردم هم به ایشان توجه خاص نشان می دادند ، مثلا عکس و اطلاعیه سخنرانی های ایشان را چاپ و پخش می کردند و بیشتر مغازه ها عکس ایشان را در قم و اطراف حرم زده بودند
یک عکاسی بود کنار حرم ورودی مسجد امام رضا علیه السلام که عکس امام را بزرگ چاپ کرده بود ودر جلو مغازش گذاشته بود برای اولین بار بود، لذا مامورین امدند و درگیر شدند .
به هرحال کم کم انقلاب پرشور تر و مخالفت کافه علما ء و مردم شدید تر شده بود
سرانجام حکومت وقت پس از دستگیری اقای حاج اقا روح الله (حضرت امام) تصمیم به تبعید ایشان به ترکیه می گیرند
لذا حدود سی چهل نفر از بهترین کماندوهای خود را که ظاهرا همه ی انها هم سبزواری بودند و فرمانده انها هم شخصی بنام نصیر حکیم الهی بوده (که از اسباط مرحوم حاج ملا هادی هم هست) شبانه به قم می فرستند و امام را از خانه ی خود مستقیم به فرودگاه مهراباد برده و از انجا به ترکیه تبعید می کنند.
یکی از سربازانی که ان شب با همین کماندوها بوده اقای طیبی نامی بود که از اقوام سببی دور حضرت آقا هم به حساب می امده نقل کرده:
که آقای خمینی در طول مسیر انقدر مطمئن و ارام بودند که گویی اصلا برای ایشان اتفاقی نیفتاده است به هر حال ایشان به ترکیه تبعید و کرسی درس وبحث ایشان در قم تعطیل شد