حضرت آقا دروس فلسفه را ابتدا نزد اقا میرزا جعفر سبحانی و سپس ادامه مباحث فلسفی را نزد علامه طباطبایی دنبال می کنند
در ایام تعطیلی دروس ایشان یعنی اخر هفته ها یا تعطیلات مرسوم در حوزه در دروس و مباحث فلسفی اقای مفتح شرکت می کرده اند
بعد از آشنایی با علامه طباطبایی و شرکت در دروسشان به لحاظ جهات معنوی و اخلاقی اقا شیفته ی ومرام و اداب حضرت علامه میشوند .
شرکت در همین دروس و دروس خارج فقه و اصول حضرت امام تا سال ۴۲ که امام را به ترکیه تبعید می کنند ادامه دارد .
بعد از تبعید امام و تعطیلی درسشان حضرت اقا جهت ادامه دروس خارج فقه و اصول در درس خارج اقای داماد شرکت می کنند و پای درس اقای محمد رضا گلپایگانی و درس خارج ایشان میروند .
چند سالی هم پای درس خارج اقای آشیخ مرتضی حائری فرزند موسس حوزه علمیه قم می نشنینند و به ایشان علاقمند شده و این علاقه طرفینی میشود و به مرواده و ارتباط بین ایشان واقای حائری منجر میشود و این ارتباط و علاقه تا همین اواخر هم طبق فرموده ادامه داشته است .
حضرت اقا مدتی هم در درس خارج عروه اقای آسید کاظم شر یعتمداری که در ایام اخر هفته یا ایام تعطیلات دروس رسمی مثل ماه رمضان وغیره بوده شرکت می کرده اند .
دروس رسمی و غیر رسمی که حضرت آقا دیده اند مختص به همین ها بوده و طبق روال و سنت حوزویان روزی در سه یا چهار درس شرکت می کردند،
الباقی صرف مطالعه تحقیق و سایر شئونات میشود ودرس دیگری نداشته اند
طبق فرموده نوشتجاتی در موضوعات مختلف دارند، ولی هیچ کدام، تالیفات کاملی در یک موضوع خاص نیستند، تا قابلیت چاپ داشته باشند .
در مدتی که حضرت اقا در قم هستند ارتباطشان با مردم سبزوار محفوظ می ماند و هم مردم سبزوار به دیدن ایشان می آیند و هم ایشان به سبزوار رفت و آمد دارند تا اینکه ایشان در سال ۱۳۴۷ بعد از اتمام دروس مربوطه مجدد به سبزوار منتقل میشوند .
پرسیدم مقداری راجع به اوضاع ان زمان حوزه ی قم شرح بفرمائید ؟
…موقع ورود به قم مقارن بود با ریاست تام و مرجعیت اقای بروجردی در حوزه قم واشخاص دیگر اصلا مطرح نبودند تا سال هزار وسیصد وچهل
بعد از فوت ایشان ، در داخل کشور مرجعیت سه نفر بیشتر مطرح بود
اول مرجعیت اقای شریعتمداری زیاد مطرح شد
بعد اقای نجفی مرعشی و دیگری اقای سید احمد شبیری زنجانی
در خارج از کشور هم اقایان آسید عبدالهادی شیرازی و اقای سید محمود شیرازی و آقای سید محسن حکیم و غیره مطرح بودند
علی ای حال در داخل اقای شریعتمداری ودر خارج اقای سید محسن حکیم از بقیه مطرح تر بودند .
هرچند مرجعیت اقای گلپایگانی هم بعد از اقای شریعتمداری مطرح شد ولی رسمیت نیافت وبعدها رسمیت پیدا کردند
افراد دیگری هم مثل اقای مرتضی حائری، اقای اقا سید روح اله خمینی، اقای اقا سید محمد داماد، اقای میرزا هاشم آملی نامی داشتند ولی به عنوان مراعات، رسمیت نداشتند .
پرسیدم شما به چه کسی مراجعه می فرمودید ؟
….بلحاظ احکام تکلیفی اول به اقای بروجردی بعد از ایشان به اقای سید عبدالهادی شیرازی بعد از ایشان اقای سید محمد شاهرودی و سپس به اقای سید احمد خوانساری و بعد از ایشان به اقای خویی مراجعه می شد
البته توجه به افای سید احمد خوانساری وتقلید از ایشان بیشتر بود