بشیر بن خزیم اسدی میگوید: هنگامی که اسرا را به کوفه آوردند، به زینب دختر علی علیه السلام نگریستم. به خدا سوگند تا آن روز زنی این چنین با حیا و به این سخنوری ندیده بودم، چنان سخن میگفت گویی کلمات از زبان امیر مؤمنان علی علیه السلام جاری میشود. پس اشاره ای کرد که مردم ساکت شدند و صدای بانگ شتران خاموش شد. آنگاه گفت:
الحمدلله و الصلاه علی أبی محمد و آله الطیبین الأخیار؛ أما بعد یا أهل الکوفه! حمد خدای راست و درود بر پدرم محمد و خاندان پاک و نیک او. پس از سپاس خدا؛ ای اهل کوفه!….
❇️نکته اول در این عبارت آن است که حضرت زینب این خطبه را بدون بسم الله الرحمن الرحیم و طلب رحمت و فقط همراه با سپاس و حمد خدا شروع می کند که این انسان را به یاد سوره برائت می اندازد چرا که سوره برای اعلام بیزاری نازل شده و این با ذکر رحمت هماهنگ نیست .
❇️نکته دوم اینکه حضرت زینب سلام الله زمانی این سخنان را می گوید که همه هستی خود را از دست داده اما باز ستایش الهی را در کمال عرفان و عبودیت بر زبان می آورد چرا که همه چیز را در راه خدا می بیند .