ما منتظریم و انتظار تو یعنی بر قله ایستادن، یعنی تاریخ را از سرگردانی در کوچه های بیهودگی بازداشتن، یعنی رشته اتصالی که کتاب زندگی تاریخ را شیرازه می بندد و تاریخ زندگی آمدگان و رفتگان و آیندگان را مربوط و مفهوم میکند.
تاریخ با حضور تو،از نو آغازخواهد و عقربه ها راس ساعت عاشقی نواخته خواهدشد.
اما در این هیاهوی نبودنت و ندیدنت،مانده ایم با سوالاتی که چگونه ما را به تو برساند،چگونه نبودنت را تاب آوریم؟؟!!
به منظور بررسی و پاسخ بدهی به برخی از سوالاتی که ممکن است ذهن بسیاری از ما را به خود مشغول کرده باشد و پاسخی برای آنها نداشته باشیم،اقدام به جمع آوری پرسش و پاسخ هایی کرده ایم تا ان شاالله بتواند،چراغ راه مان شود.
گنجینه ای از سوالات و پاسخ¬ها در باره حضرت مهدی(عج)
________________________________________
فهرست سئوالات
* لطفاً در مورد مهدویت بیشتر توضیح دهید ؟
* آیا در بین سربازان امام زمان(عج) زنان نیز وجود دارند؟ تعداد آنها چقدر است؟ بیشتر یاران مهدی(عج) از چه گروهی می باشند؟ پیران، جوانان یا…..؟
* آیه ای صریح در باره امام زمان (عج) بیان نمایید؟
* چه دلیلی بر متولد شدن امام مهدی(ع) درست است؟ آیا کسی آن حضرت را بعد از تولد دیده است؟
* چرا نباید امام زمان را با نام م_ح_م_د ایشان خواند؟
* اوّلین کسی که با امام زمان(عج) بیعت کرده و دست حضرت را می بوسد کیست؟
* امام زمان (عج)بر اعمال ما ناظر هستند ؟ اگر جواب بلی است ، چگونه حضرت بر اعمال ما ناظر است؟ (کیفیت آن را توضیح دهیددهید)
* اکنون در زمان غیبت امام عصر ولایت ایشان چگونه است و در چه اموری جاری است؟
* امام زمان (عج) چگونه انسانها را تربیت می کند؟
* آیا حدیثی از قول آقا امام زمان (ع) هست که در زمان آغاز غیبت کبری ایشان فرموده باشند: “از این به بعد هر کس که ادعا کند مرا دیده، دروغگوی بزرگی است. ” در صورت معتبر بودن این حدیث، لطفاً بگویید این همه داستان که که در مورد دیدن ایشان است چیست؟
* چرا امام(عج) غایب است؟
* مگر امام برای هدایت انسانها نیامده ؟ پس فایده امام غایب چیست؟
* فواید و آثار انتظار چیست؟
* آیا در زمان ما کسی از جایگاه دقیق حضرت باخبر میباشد و یا با ایشان در ارتباط هست؟
* در کتابی خواندم که امام زمان(عج) در اثر پرتاب سنگی به شهادت می رسند در حالیکه در روایات داریم که دنیا هیچوقت از وجود امام (ولایت معنوی) خالی نیست. این مسأله چگونه است؟
* لطفا در مورد خروج سفیانی و دجال که یکی از نشانه های ظهور امام زمان(عج) است توضیح دهید .
* علت ظهور نکردن امام زمان ـ علیه السلام ـ با این همه مسلمان چیست؟
* در مورد امام زمان(عج) در ادیان مختلف توضیح دهید.
* آیا اهل سنت و فرقه های دیگر شیعه نیز ظهور حضرت مهدی را قبول دارند؟
* وجود حضرت بقیه ا..الاعظم (ع) را با دلایل عقلی چگونه می توان اثبات نمود ؟
* حضرت مهدی(عج) کجاست؟
* آیا امام زمان ازدواج کرده و همسر و فرزند دارند؟
* آیا در زمان ظهور، امام زمان(عج) از ابزار جنگی امروزی استفاده می کند؟
* تصویر کلی و اوضاع عمومی جهان در عصر دولت حضرت مهدی(عج) چگونه است؟
* مهم ترین وظایف شیعیان در عصر غیبت چیست؟
* علائم و نشانه های ظهور امام زمان (عج) چیست؟
* در مورد رجعت، با دید روایی، عقلی و اعتقادی توضیح دهید؟
* بعد از ظهور حضرت مهدی(عج) و شهادت ایشان، چه اتفاقی می افتد؟
* چه کنیم تا آقا امام زمان از ما شیعیان راضی شوند ؟
* تاریخچه و هدف بنای مسجد جمکران چیست و به چه علتی دارای حرمت است؟
________________________________________
پاسخ به سئوالات
لطفاً در مورد مهدویت بیشتر توضیح دهید ؟
دوست محترم!
اندیشه مهدویت، به طور کلی، اعتقاد به ظهور منجی و نجات دهنده در آخرالزمان است. این اعتقاد در همه یا اکثر ملل جهان وجود دارد.
این اعتقاد در فرهنگ شیعی نیز، عقیده به ظهور امام عصر(عج) است که با آمدن ایشان جهان پر از عدل و قسط می شود، و ریشه ظلم و ظالم و بساط تبعیض و بی عدالتی برچیده می گردد.
مهدویت در نزد شیعیان همان باور و ایمان به ظهور امامی از تبار امامان معصوم(ع) و از فرزندان رسول گرامی اسلام(ص) که از طرف خداوند متعال برگزیده شده، و از همان صدر اسلام وعده ظهور او در آخرالزمان داده شده است. خصوصیت بارز مهدویت شیعی آن است که ایشان منجی موعود را زنده غائبی می دانند که هم اکنون هم ناظر بر اعمال انسانها است، و احیاناً به طور محسوس نیازها را پاسخ می دهد.
کسی که به مهدویت قائل است همیشه حق را زنده و باقی می داند، و این اثر بزرگی در ایجاد امید و رفع یأس ناامیدی دارد؛ امری که برای حیات و پیشرفت مادی و معنوی یک جامعه لازم و گریزناپذیر است.
این خصیصه در مهدویت به معنای شیعی آن پر رنگ تر است؛ چرا که این امید تنها به آخرالزمان معطوف نیست، بلکه در هر لحظه این امید وجود دارد.
با مهدویت و ظهور امام مهدی(عج)، اسلام همچنان در آغاز یا میانه راه است؛ یعنی با این اعتقاد، اسلام بیش از آن که دین چهارده قرن پیش باشد، دین حال و آینده است.
پس نقش عملی مهدویت در پاسداری از اسلام موجود و گسترش و توسعه آن بسیار حساس و قابل توجه است؛ و این اندیشه عقیده ای است که مسلمانان را از این که عمر اسلام را تمام بدانند و تسلیم کفار و مکتب های منحرف شوند، و یا جهان را از اسلام بی نیاز و یا محروم بدانند، مصونیت می بخشد.
عقیده مهدویت با ابعاد سازنده خود سنگر روحی و عقیدتی مقاومت مسلمانان بوده و هست.
اعتقاد به مهدویت و ایمان داشتن به ظهور منجی عالم بشریت، روح تازه ای در کالبد اسلام می بخشد و مسلمانان را از یأس و ناامیدی بیرون آورده و به آنان اعتماد به نفس و بیداری می دهد، و به آنان تذکر می دهد که آینده نگر باشید و اول در فکر و عمل به دنبال اصلاح خود، و سپس اصلاح و تربیت جامعه خویش باشید و بدانید که آینده اسلام و مسلمین روشن بوده، و آینده از آن حق است.
به امید رسیدن به چنین روزی.
برای مطالعه بیشتر می توانید به کتاب “امامت و مهدویت”، نوشته آیت الله صافی گلپایگانی، در ۳ جلد، به ویژه جلد دوم، مراجعه نمایید.
پیروز باشید- مشاوره مذهبی ـ قم.
________________________________________
آیا در بین سربازان امام زمان(عج) زنان نیز وجود دارند؟ تعداد آنها چقدر است؟
بیشتر یاران مهدی(عج) از چه گروهی می باشند؟ پیران، جوانان یا…..؟
دوست عزیز!
۱ـ در روایاتی از اهل بیت ـ علیهم السلام ـ به وجود زن در بین سربازان امام زمان ـ عج الله تعالی فرجه الشریف ـ اشاره شده است.
در روایتی از امام صادق ـ علیه السلام ـ آمده است: «با حضرت قائم ـ علیه السلام ـ سیزده زن همراه است.»(اثبات الهداه، ج۷، ص۱۵۰)
و در روایتی از امام باقر ـ علیه السلام ـ چنین آمده است: «سوگند به خدا، سیصد و اندی مرد میآیند که در میانشان ۵۰ نفر زن هستند.»(بحارالانوار، ج۵۲، ص۲۲۳)
۲ـ روایتی از امیر المؤمنین ـ علیه السلام ـ نقل شده است که فرمودند: «أصحاب المهدی شباب لا کهل فیهم إلا کالکحل فی العین او کالملح فی الزاد» یعنی اصحاب امام زمان ـ علیه السلام ـ جوانانند و پیر در بین آنان نیست، مگر به اندازه سورمه در چشم یا نمک در غذا ـ یعنی خیلی کم.(معجم الملاحم والفتن، ج۱، ص۹۸)
با آرزوی توفیق- مشاوره مذهبی ـ قم.
________________________________________
آیه ای صریح در باره امام زمان (عج) بیان نمایید؟
دوست گرامی!
مفسران با استناد به روایات، آیات بسیار زیادی را بر امام زمان(عج) تطبیق داده و ایشان را مصداق اکمل آن آیات دانسته اند؛ که به سه آیه اشاره میشود:
۱ـ «و نُریدُ اَنَّ نَمُنُّ علی الذینَ استضعفوا فی الأرض و نَجعَلُهُم أئمه و نَجعَلُهُم الوارثین» یعنی اراده کرده ایم که بر آن طایفه ضعیف نگاهداشته شده در آن سرزمین منت گذارده و آنها را پیشوایان خلق قرار دهیم و وارث ملک و جاه گردانیم.(قصص/۵) در برخی از روایات، این آیه بر ظهور امام زمان(عج) تطبیق داده شده است؛ از جمله حضرت علی(ع) که در باره این آیه میفرمایند: مراد آل محمد(ص) می¬باشد که خداوند مهدی(عج) ایشان را بعد از سختی هایشان ظاهر کرده و باعث عزت آنها و ذلت دشمنانشان میشود. (تفسیر نورالثقلین، عبدعلی حویزی، ج۴، ص۱۱۰
۲ـ «وَعَد الله الذین آمنوا منکم و عملوا الصالحات لیستخلفنّهم فی الأرض …» یعنی خداوند به کسانی از شما بندگان که ایمان آورد و نیکوکار گردد وعده فرمود که در زمین خلافت دهد.(نور/۵۵) که روایات مصداق اکمل این خلافت را دوران ظهور امام زمان(عج) معرفی مینماید؛ از جمله امام صادق(ع) بعد از خواندن این آیه فرمود: مراد از آن حضرت قائم(عج) و اصحاب حضرت میباشند.(بحارالانوار، ج۵۱، ص۵۸، حدیث۵۰)
۳ـ «و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر أن الأرض یرثها عبادی الصالحون» یعنی بعد از تورات در زبور داود نوشتیم که حتماً بندگان نیکوکار من وارث زمین خواهند شد.(انبیاء/۱۰۵) امام باقر(ع)می فرماید: مراد این آیه اصحاب مهدی(عج) در آخر الزمان میباشند.
نکته قابل توجه این است که این گونه برداشتها از آیات قرآن کریم ناظر به جنبه تأویلی آیات است، و بر اساس آن مصداق آیات قرآنی محدود به یک مورد خاص نیست، و می تواند مصادیق و موارد متعددی را شامل شود. ولی آنچه مسلم و حتمی است این است که تأویلات فوق، که مستظهر به روایات معصومین است، از بارزترین مصادیق و مواردی است که این آیات شریفه آنها را در بر می گیرد.
پیروز باشید- مشاوره مذهبی ـ قم.
________________________________________
چه دلیلی بر متولد شدن امام مهدی(ع) درست است؟ آیا کسی آن حضرت را بعد از تولد دیده است؟
دوست گرامی!
بنابرآنچه که مورخان شیعه و سنّی در خصوص تاریخ و چگونگی ولادت حضرت مهدی(عج) نوشته اند، اصل ولادت خجسته امام زمان(ع) و به دنیا آمدن ایشان، جزء امور مسلم و قطعی تاریخ بشر است.
به عنوان نمونه، مورّخ شهیر اهل سنت، علی بن حسین مسعودی می گوید:”در سال ۲۶۰ ابومحمد حسن بن علی بن محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بی علی بن ابیطالب علیهم السلام، در زمان خلافت معتمد عباسی درگذشت. او به هنگام درگذشت، ۲۹ سال داشت، و او پدر مهدی منتظر است.”(“مروّج الذّهب”، مسعودی، ج۴، ص۱۹۹)
و شیخ سلیمان قندوزی گوید:”خبر معلوم و مسلّم، در نزد موثّقان، این است که ولادت قائم(ع)، در شب نیمه شعبان سال ۲۵۵ هجری قمری، در شهر سامرّا واقع شده است.”(“ینابیع المودّه”، قندوزی، ج۳، ص۱۴۴)
اما از آنجایی که خلفای بنی عباس دانسته بودند که دوازدهمین امام شیعیان همان مهدی موعود است که زمین را پر از عدل و داد می کند و دژهای گمراهی و فساد را درهم می کوبد و نیز می دانستند که از فرزندان امام حسن عسکری(ع) است؛ در صدد برآمدند این نور را خاموش کنند. از این رو امام مهدی(عج) از نخستین روز ولادت، همواره در نهان می زیست و مردم به طور عموم او را نمی دیدند. ولی با این وجود، عدّه ای از اصحاب امام حسن عسکری(ع) بودند که توفیق شرفیابی را یافته بودند. بعضی از آنها عبارتند از:
۱٫ حکیمه خاتون، دختر امام جواد، خواهر امام هادی و عمه امام حسن عسکری علیهم السلام، که شب تولد حضرت مهدی(ع)، او را زیارت کرد، و نسیم و ماریه ـ کنیزان آن حضرت ـ گفتند: تا آن کودک متولد شد به خاک سجده کرد و انگشت سبّابه را رو به آسمان بلند نمود و عطسه زد و گفت”الحمدلله رب العالمین، و صلی الله علی محمد و آله”.(“الزام النّاصب”، شیخ حائری یزدی، ج۱، ص۳۴۰)
۲٫ ابوبصیر خادم است که گفت: بر صاحب الزمان(ع) وارد شدم، در حالی که درون گهواره بود، نزدیک رفتم و سلام کردم، حضرت فرمود: مرا می شناسی؟ عرض کردم: آری، تو بزرگ و سید من و فرزند امام من هستی … حضرت فرمود:”انا خاتم الاوصیاء، و بی یرفع البلاء من اهلی و شیعتی.”(“کشف الغمّه”، علامه اربلی، ج۲، ص۴۹۹)
۳٫ سعدبن عبدالله قمی است که با نامه های فراوان با جمعی برای زیارت آن حضرت به سامره رفته و طرف راست امام حسن(ع)، کودکی را دیدند که مانند ماه درخشان بود، پرسیدند: این کیست؟ گفته شد:”مهدی قائم آل محمد(ص)” است. (“الزام النّاصب، ج۱، ص۳۴۲)
۴٫ روزی جمعی از شیعیان ـ چهل تن ـ نزد امام یازدهم آمدند، و از آن امام تقاضا کردند که حجّت پس از خویش را به آنان بنمایاند و بشناساند و امام چنین کرد. و آنان پسری را دیدند که بیرون آمد همچون پاره ماه، شبیه به پدر خویش، امام عسکری(ع) فرمود: “پس از من، این پسر، امام شماست، و خلیفه من است در میان شما، امر او را اطاعت کنید، از گرد رهبری او پراکنده نگردید که هلاک می شوید و دینتان تباه می گردد این را هم بدانید که شما او را، پس از امروز، نخواهد دید، تا این که زمانی دراز بگذرد، بنابراین از نایب او،”عثمان بن سعید”، اطاعت کنید.” (الزام النّاصب، ج۱، ص۳۴۱)
۵٫ ابوسهل نوبختی گوید: در آن حال بیماری، امام عسکری خواست تا آن کودک را نزد او آورند. مهدی را که در آن هنگام کودک بود، نزد پدر آوردند. وی به پدر سلام کرد. من به او نگاه کردم، رنگی سفید و درخشان داشت، موهایش پیچیده و مجعّد بود و دندان هایش گشاده، امام حسن(ع) او را با جمله”یا سیّد اهل بیته” ـ یعنی این سرور خاندان خود ـ مخاطب قرار داد، سپس از آن فرزند خواست تا در خوردن دوایی که برایش جوشانیده بودند به او کمک کند. او چنین کرد. سپس پدر را وضو داد. آنگاه امام عسکری(ع) به او فرمود:”ای پسرک من! تویی مهدی، و تویی حجّت خدا بر روز زمین … .” (همان، ص۳۵۱ )
برای مطالعه بیشتر در این زمینه می توانید به کتاب “یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان(عج)”، از علیرضا رجالی تهرانی، انتشارات نبوغ مراجعه نمایید.
پیروز باشید- مشاوره مذهبی ـ قم.
________________________________________
چرا نباید امام زمان را با نام م_ح_م_د ایشان خواند؟
دوست گرامی!
در این باره، چند نظریه را میتوان مطرح کرد.
۱ـ نام نبردن حضرت صاحب الزمان(عج) به اسم اصلی، شاید کنایه از بزرگداشت مقام و تعظیم آن حضرت باشد. معمولاً انسان کسی را که برایش بسیار حرمت قائل است به اسم، حکایت و خطاب نمیکند.
۲ـ پنهان داشتن امر از غیر شیعیان: در زمان سلاطین غیر شیعی انتساب به حضرت صاحب الزمان(عج) میتوانست موجبات اذیت و آزار شیعیان را فراهم آورد. از این رو امامان شیعه با نهی از نامیدن آن حضرت با اسم اصلی ایشان، در حقیقت شیعیان را امر به تقیّه کردهاند.
۳ـ شاید نامیدن ایشان به اسم واقعی، کنایه از نشان دادن ایشان و راهنمایی اشخاص به مکان آن حضرت باشد. و از این جهت در بعضی روایات از نامیدن ایشان تنها در مجامع عمومی نهی شده است. در توقیعی از حضرت صاحب الزمان(علیه السلام) در این باره آمده است:«ملعون ملعون من سمّانی فی محفل من الناس» یعنی از رحمت خدا به دور است هر کس در میان مردم نام مرا ببرد.(بحارالانوار، ج۵۱، ص ۳۳) ۴ـ احتمال دیگر هم آن است که این امر به جهت حفظ احترام حضرت رسول اکرم(ص) باشد، تا نکندتوجه و توسلات ما به حضرت ولی عصر(عج)، نام مبارک حضرت ختمی مرتبت را تحت شعاع قرار دهد؛ خصوصا که کنیه مبارک امام هم همان کنیه مبارک رسول گرامی اسلام است. نگارنده احتمال اخیر را ترجیح می دهد، هر چند در کتاب و منبعی ندیده است.
با آرزوی توفیق- مشاوره مذهبی ـ قم.
________________________________________
اوّلین کسی که با امام زمان(عج) بیعت کرده و دست حضرت را می بوسد کیست؟
دوست گرامی!
از روایات چنین استفاده می شود که اوّلین کسی با حضرت مهدی(عج) بیعت کرده و به دست مبارک آن جناب بوسه می زند، حضرت جبرئیل امین فرشته مقرّب الهی است.
مفضّل بن عمر، از امام صادق(ع) روایت کرده که فرمود:”آنگاه که خداوند به حضرت قائم اجازه خروج دهد، آن حضرت به منبر رود، پس مردم را به سوی خویش دعوت کند، و به خداوند سوگندشان دهد، و به حق خویش آنها را بخواند، و به این که بین ایشان و روش رسول خدا(ص) رفتار کند و به کردار آن حضرت عمل کند. آنگاه خداوند جبرئیل را می فرستد که نزد او بیاید، جبرئیل در حجر اسماعیل نزد آن حضرت می آید و می گوید: به چه چیز مردم را می خوانی؟ حضرت قائم(ع) دعوت خود را به او خبر دهد. جبرئیل می گوید: من نخستین کسی هستم که با تو بیعت می نمایم، دست خویش را برای بیعت باز کن، پس دست به دست آن حضرت گذارد، و متجاوز از سیصد و ده مرد نزد او بیایند و با او بیعت نمایند، و در مکه می ماند تا یارانش به ده هزار نفر برسد، سپس از آنجا به مدینه رهسپار گردد.”(“مهدی موعود”، ترجمه و نگارش علی دوانی، ص۱۱۵۴)
و نیز وارد شده که حضرت قائم(عج) پشت به حرم(خانه کعبه) می دهد و دست خود را دراز می کند مثل دست موسی … آنگاه می فرمایند: این دست خداست و از جانب خداست و به امر خدا کشیده شد، و این آیه را تلاوت می کند :”ان الذین یبایعونک انما یبایعون الله یدالله فوق ایدیهم، فمن نکث فانما ینکث علی نفسه …”. پس اول کسی که دست آن حضرت را می بوسد جبرئیل است، و با آن جناب بیعت می نماید و پشت سر او فرشتگان و نجبای جنّ و نقیبان آن حضرت بیعت می کنند.” (اسرار العقائد، ج ۲، ص ۱۰۰ ـ به نقل از کتاب “یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان(عج)”، از علیرضا رجالی تهرانی، انتشارات نبوغ .
پیروز باشید- مشاوره مذهبی ـ قم.
________________________________________
امام زمان (عج)بر اعمال ما ناظر هستند ؟ اگر جواب بلی است ، چگونه حضرت بر اعمال ما ناظر است؟ (کیفیت آن را توضیح دهید
دوست گرامی!
امام عصر (ع) نه تنها بر اعمال ما بلکه به همه حوادث عالم احاطه علمی دارد. اثبات این مطلب غیر از تحلیل چگونگی این احاطه است. اثبات این مطلب از راه نقل روایات متواتره ای ممکن است که در جوامع حدیث شیعه ـ مانند کافی، بصائر، کتب شیخ صدوق و کتاب بحارالانوار و غیر آنها ـ ضبط شده است.
به موجب این روایات که به حد و حصر نمی آید امام از راه موهبت الهی، به همه چیز واقف و از همه چیز آگاه است و هر چه را بخواهد به اذن خدا با توجهی که می کند، می داند.(ر.ک. به “معنویت تشیع”، علامه طباطبائی، ص ۲۱۴)
برای این مطلب برهان عقلی هم اقامه کرده اند، که به تعبیر مرحوم علامه تقریر آن به سلسله ای از مسائل پیچیده عقلی متوقف است؛ و چون از موضوع سؤال خارج است، ما هم از آن می گذریم.
اما در مقام تحلیل چگونگی این علم به اجمال می توانیم بگوئیم که امام زمان علیه السلام انسان کامل است، و انسان کامل آئینه ای است که جز جمال و کمال و جلال خداوند چیزی را نشان نمی دهد ـ یعنی هر آنچه از جمال و کمال و جلال حق در آن تابید همان را نشان می دهد. خاصیت آیینه شفاف آن است که از خود چیزی ندارد، و هر صورتی که در مقابل آن قرار گرفت همان را نشان می دهد.
به عبارت دیگر، انسان کامل مظهر اسم اعظم خداست، و اسم اعظم نه لفظ است و نه مفهوم، بلکه مقامی است که هر کس به آن مقام رسید می تواند در عالم تصرف کند و منشأ کارهای خارق العاده شود.
بنابراین امام عصر علیه السلام که مظهر اراده فعلی حق است، می تواند با اراده خود هر چه را خواست در خارج از صحنه نفس خود محقق کند، یعنی همانگونه که با صدور فرمان “کن” ـ یعنی باش ـ اراده تکوینی خداوند محقق می شود، با “بسم الله” آن حضرت علیه السلام نیز هر چیزی محقق می گردد. “بسم الله” آن حضرت به منزله “کن” خداوند است.
فعل خدای سبحان در موطن قلب امام عصر علیه السلام ظهور می کند، چون او مظهر اسماء الهی است.
این اجمالی از مقام امام معصوم و انسان کامل بود، که با توجه به آن علم او به حوادث عالم هم روشن می شود.
نکته ای در اینجا هست، که استاد جوادی آملی حفظه الله در باره آن می فرماید: امام علیه السلام که کون جامع و دارای همه نشات وجودی است، در مرتبه نورانیت و ولایت کلیه، که حقیقت امامت اوست ـ و نه این بدن عنصریـ به عنایت الهی مسلط بر همه عوالم هستی است، و چیزی از احاطه علمی آن حضرت مخفی نمی ماند. به عبارت دیگر، تمام حوادث بزرگ و کوچک نظام هستی حتی پلک زدن انسانها، قیام و قعودشان، افتادن برگی از درخت و .. در معرض دید اوست، و چیزی به نام زمان گذشته حال و آینده برای وی ـ همان حقیقت نوری ـ مطرح نیست. لیکن وقتی آن حضرت به مرحله ماده و عالم طبیعت ـ یعنی مرحله ناقص ـ می رسد، مانند دیگران است؛ بدین معنا که شاید چیزی را نخواهد بداند و از سیطره عالم کنونی او خارج باشد.
البته فرق او با دیگران این است که دیگران به آن خزانه بی پایان راهی ندارند، لذا ممکن است دلشان بخواهد چیزی را بدانند، ولی نتوانند؛ اما صاحب ولایت کلیه که کلید دار و خزان آن خزانه بی پایان است، هر چه را بخواهد می تواند بداند.
از اینرو در روایت آمده است: «إن الإمام إذا شاء أن یعلم علم» یعنی امام معصوم هر چه را بخواهد بداند می داند. (کافی ج۱ ص ۸۵۲)
ر.ک. به “علی علیه السلام، مظهر اسمای حسنای الهی”، آیت الله جوادی آملی.
مشاوره مذهبی ـ قم.
________________________________________
اکنون در زمان غیبت امام عصر (عج)، ولایت ایشان چگونه است و در چه اموری جاری است؟
دوست محترم!
ولایت از یک حیث به دو قسم یا دو شعبه تقسیم می شود: یکی ولایت باطنی و تکوینی است و یکی ولایت ظاهری؛ اولی اصلاً نیاز به حضور فیزیکی امام معصوم در بین مردم ندارد. چنانچه در زمانه حضور ائمه(ع) امام از افرادی در دوردست مملکت اسلامی و غایب در مدینه و کوفه و… دستگیری معنوی می کردند و توفیق به آنها می دادند، توسلات آنان را پاسخ می گفتند و…، امروز نیز امام عصر(عج) از پشت پرده غیبت همان کار را می کند و هیچ نائبی هم در این بخش ندارد.
اما ولایت ظاهری که همان خلافت ظاهری و تبیین و اجرای احکام الهی است، در زمان غیبت باز هم از آن امام معصوم است، ولی اعمال آن نائبان آن حضرت که همان فقهای جامع الشرائط هستند، واگذار شده است. چنانچه در زمان حضور هم، حضرات معصومین(ع) برای ممالک دور و نزدیک، نماینده و نائب داشته اند، در دوران غیبت هم این امر را به نحو عام به فقهای عادل سپرده اند. مثلا، امام علی(ع) خود حاکم همه کشور اسلامی است، ولی مالک اشتر را به نیابت از خود به مصر می فرستد، یا سلمان را نائب خود در مدائن قرار می دهد تا به جای او بیان و اجرای احکام الهی و رهبری جامعه را بر عهده گیرند.
امروز نیز خلافت ظاهری امام عصر(عج) از سوی فقهای عظیم الشأن قابل نیابت است، که به آن نیابت عام می گویند.
خود امام عصر(عج) فقهای واجد شرایط را به این مقام، به خصوص در تبیین دین، نصب کرده است؛ پس ولایت فقیه به نیابت امام عصر(عج)، امروزه به مثابه نیابت سلمان و مالک اشتر از جانب امیرالمؤمنین(ع) است.
در وجود نیابت عامه برای فقها به طور کلی اختلافی بین فقها نیست؛ ولی در حدود و ثغور آن اختلافاتی هست، که پرداختن به آن مجال دیگری می طلبد. مشاوره مذهبی ـ قم.
________________________________________
امام زمان (عج) چگونه انسانها را تربیت می کند؟
دوست گرامی!
تربیت و هدایت انسان به کمال مطلوب و نهاییاش، دو مرحله میتواند داشته باشد: یکی ارائه طریق، و دیگر رساندن به مقصد یا ایصال به مطلوب.
معلم یا استاد مشاوری که راه درست شدن و کسب ملکات را به ما نشان میدهد با راه اول می خواهد ما را تربیت کند. او فقط راه را نشان میدهد و حرفهای او موجب نمیشود بلافاصله به مقصد برسیم؛ بلکه اراده ما و نزاع با موانع خارجی و داخلی و… هم لازم است، تا امر تربیت رخ دهد.
پر واضح است که هر چه معلمان اخلاق و تربیت در تربیت انسانی بگویند و بنویسند، صحیح آن را از سرچشمه وحی و تعالیم اهل بیت گرفتهاند. و پیشتر و بیشتر از آنان، انبیاء و اولیاء در این باره برای انسان ارائه طریق کردهاند که کتابهای آسمانی و گنجینههای حدیثی ما مملو از این معارف ناب است.
امام عصر(عج) به علت غیبتشان در این میان امکان کمتری دارند، به خلاف آباء طاهرینشان که در این امر، تا حد زیادی موفق بوده اند.
اما آن امام عزیز در مرحله دیگر تربیت ـ که در واقع قسمت اصلی کار است ـ چون سایر امامان گذشته، نقش مهمی دارد.
جالب آن که این مرحله از کار به خلاف مرحله قبل، نیاز به حضور حسی امام ـ علیه السلام ـ دیدن و شنیدن از امام ـ علیه السلام ـ و… ندارد. این روح متعالی امام است که به ولایت تکوینی خود راهبری میکند، و آن هم غیبت و حضور ندارد.
ایصال به مطلوب، یعنی کمک کردن به ما در جهت اراده کردن مطلوب و برداشتن موانع داخلی و خارجی، به شکلی که صلاح ما در آن است.
در مناجات شعبانیه میخوانیم: «إلهی لم یکن لی حول فأنتقل به عن معصیتک إلا فی وقت أیقظتنی لمحبّتک» یعنی خدایا من حال و قوّه ای برای انتقال از عصیان تو در خود نمیبینم، الا در هنگامی که با محبت خویش نوعی بیداری و جذبه در من میآفرینی.
و الحق که در هنگام عنایت الهی انسان اراده جدی و شوق مؤکّد، برای طی مسیر در خود میبیند. این حالات را جذبه میگویند که از سوی امام عصر(عج) به ما میرسد. آشنا شدن با یک دوست خوب، خواندن یک کتاب مفید، ازدواج با فردی باکمال، ورود به رشتهای یا دانشگاهی مهیا برای اخلاقیات و … گر چه همه به ظاهر حوادثی بی انتخاب اند، اما دست امامی پشت آن است که مقدرات ما را در هر سال تعیین مینماید؛ این توفیق است. با این کارها غیر از ارائه طریق امام عصر(عج) دوستان خود را به کمال مطلوب و نهایی میرساند.
این توفیق می تواند شامل حال هر انسان کمال جوی واقعی باشد، و همه از سوی مقام ولایت اهل بیت(ع)، و البته به اذن الهی است.
در این باره حرفهای دیگری هم هست که اگر مشتاق بودید، باز هم با ما تماس بگیرید.
مشاوره مذهبی ـ قم.
________________________________________
آیا حدیثی از قول آقا امام زمان (ع) هست که در زمان آغاز غیبت کبری ایشان فرموده باشند: “از این به بعد هر کس که ادعا کند مرا دیده، دروغگوی بزرگی است. ” در صورت معتبر بودن این حدیث، لطفاً بگویید این همه داستان که که در مورد دیدن ایشان است چیست؟
دوست عزیز!
در ابتدا شایسته است متذکر شویم که در زمان غیبت کبری، این گونه نیست که مطلقاً و به طور کلی دیدن امام عصر(علیه السلام) ممکن نباشد، و آن حضرت هیچ گونه ملاقاتی با انسانها، حتی افراد شایسته و صالح، نداشته باشند. بنابراین فی الجمله ملاقات آن حضرت ممکن است ولی این ادعا از همه کس و در هر حال پذیرفته نیست، بلکه قابلیت ها و شرائط خاصی میخواهد که برای هر کس فراهم نمیشود.
مواردی از ملاقاتهای با امام(عج) به نقل معتبر ثابت است. کسانی که به دیدار حضرت مهدی(علیه السلام) نائل شدهاند و یا میشوند چند دستهاند: ۱ـ کسانی که حضرت را میبینند ولی نمیشناسند؛ چنان چه نائب دوم امام زمان(ع) فرمود: «و یرونه و لا یعرفونه»(توجهات امام عصر(عج) به مراجع ـ باقرزاده بابلی.
۲ـ کسانی که حضرت را میبینند و میشناسند؛ مانند نائبان چهارگانه در زمان غیبت صغری، و بعضی از بزرگان دین در زمان غیبت کبری، همچون علامه بحرالعلوم.
۳ـ کسانی که هم حضرت را میبینند و هم با ایشان سلام و سخن دارند؛ مانند حاج علی بغدادی و علامه بحرالعلوم و مقدس اردبیلی.
۴ـ کسانی که حضرت به عیادت آنها میروند؛ مانند حاج ملاعباس تربتی و حاج سید عبدالله رفیعی.
۵ـ کسانی که حضرت با آنان هم سفره میشوند؛ مانند آقا شیخ حسین نجفی.
در آخر به یک نکته توجه کنید: در روایات هست که در آخرالزمان مؤمنینی هستند که حضرتش همیشه در زندگی آنان حضور دارند، و گویا یک لحظه از آن امام همام غافل نمیشوند، به گونهای که غیبت آن حضرت به منزله حضور می باشد؛ یعنی از مرحله “عدم بصیرت” به مرحله “بصیرت” رسیدهاند. اینان با فضیلتترین مردم دنیا هستند.
متن روایت از این قرار است:
امام سجاد(علیه السلام) به ابوخالد کابلی میفرمایند:
«مردم اهل زمان غیبت مهدی که معتقد به امامت او هستند و منتظر ظهور او نشستهاند، بافضیلت ترین مردم دنیا هستند؛ زیرا خدا عقل و فهمی به آنان عطا کرده که “غیبت” نزد آنان به منزله ظهور و “مشاهده” گشته است. آنها همانند مجاهدین در رکاب پیامبرند و از مخلصین و شیعیان صادق ما هستند؛ آنها به طور پنهانی و آشکار بسوی دین خدا دعوت میکنند. آری انتظار فرج از بزرگترین اعمال است.»(منتخب الاثر، آیت الله صافی گلپایگانی، ص۲۴۴٫
در مورد کلمه “مشاهده” در بعضی احادیث آمده است اگر کسی ادعای مشاهده امام زمان(عج) را کند، از او نپذیرید و او را تکذیب کنید. مثلاً در یکی از نامههایی که امام زمان(عج) به نائب چهارم”علی بن محمد سمری” نوشتهاند آمده است:
« بسم الله الرحمن الرحیم ای علی بن محمد سمری تا ۶ روز دیگر از دنیا میروی در مورد”نیابت” کسی را تعیین نکن زیرا غیبت ثانیه ـ یا تامه ـ شروع میشود تا زمانی که خدا اجازه ظهور دهد؛ و این پس از آن است که دلها سخت شود و بی عدالتی زمین را فراگیرد. به زودی کسانی از شیعه ادعای مشاهده میکنند بدانید هر کس قبل از خروج سفیانی و صیحه آسمانی چنین ادعایی کند دروغگوی فریبکار است “و لا حول و لا قوه الا باالله العلی العظیم”.»
معنا و مفهوم مشاهده در این گونه احادیث و توقیعات به معنای دیدن تنها نیست، بلکه به معنی آن است که کسی ادعا کند او امام زمان(عج) را دیده و امام او را به عنوان نایب خود و نماینده خاص خود تعیین کردهاند. پس آنان که قبل از “خروج سفیانی و صیحه آسمانی”، ادعای نیابت خاص و سفارت از طرف امام زمان(عج) را می کنند باید تکذیب شوند.
والسلام- مشاوره مذهبی ـ قم.
________________________________________
چرا امام(عج) غایب است؟
دوست محترم!
پیش از پرداختن به اسباب و علل غیبت امام مهدی(عج) باید توجه داشت که از روایات استفاده می شود که علت و فلسفه واقعی غیبت آن امام بر بشر پوشیده است. و جز خدا و پیشوایان معصوم علیم السلام کسی نسبت به آن اطلاع کافی و کامل ندارد.
عبد الله بن فضل هاشمی روایت کرده که از حضرت صادق(ع) شنیدم که فرمود: «صاحب الامر غیبتی دارد که ناچار از آن است، به طوری که اهل باطل در آن تردید می کنند. عرض کردم: یابن رسول الله! چرا غیبت می کند؟ فرمود: به علتی که به ما اجازه نداده اند آشکار سازیم. عرض کردم: چه حکمتی در غیبت اوست؟ فرمود: همان حکمتی که در غیبت سفیران و حجتهای پیش از او بوده است، حکمت غیبت قائم ظاهر نمی شود مگر بعد از آمدن خود او؛ چنان که حکمت سوراخ کردن کشتی توسط خضر و کشتن آن بچه و تعمیر دیوار، برای حضرت موسی (ع) ظاهر نگشت، مگر موقعی که خواستند از هم جدا شوند.» (“کمال الدین و تمام النعمه”، شیخ صدوق، ص۴۸۲)
این روایت و روایات دیگر مثل آن اشاره دارد که علت واقعی غیبت حضرت را نمی توان گفت، و اگر سبب و علتی هم بیان می گردد، اگر چه ممکن است حکمتی برای آن باشد، ولی علت کامل و حقیقی نیست.
اما بعضی از حکمت های غیبت حضرتش را که می توان با استناد به روایات ذکر نمود، بدین قرار است:
۱ـ امتحان و آزمایش: غیبت آن حضرت سبب می شود تا نفاق پنهان عده ای آشکار شود و ایمان حقیقی محبان و شیعیان واقعی امام(ع) در کوره ولایت امام غایب(عج) از ناخالصی ها و دورویی ها و سست مایگی ها جدا و پاک شود؛ و در یک کلام مؤمن از منافق معلوم می گردد. در سختی ها و مشکلات گوهر وجود شیعیان ناب آشکار می گردد.
جعفر جعفی می گوید: به امام باقر(ع) عرض کردم: فرج شما کی خواهد رسید؟ فرمود: «هیهات، هیهات! فرج نخواهد رسید تا شما غربال شوید، (و سه بار تکرار کرد) و افراد آلوده بروند و افراد پاک و مخلص باقی بمانند.»(بحار الانوار، ج۵۱، ص۱۱۳
و نیز موسی بن جعفر(ع) فرمود: «هنگامی که پنجمین فرزند امام هفتم غایب شد، مواظب دین خویش باشید، تا مبادا کسی شما را از دین خارج کند…. برای صاحب الامر به ناچار غیبتی خواهد بود، به طوری که عده ای از مؤمنین از عقیده خود برمی گردند؛ همانا خدا به وسیله غیبت، بندگانش را “امتحان” می کند.»(همان ماخذ
۲ـ بیعت نکردن با ستمکاران: در روایات متعددی یکی از علل غیبت امام(عج) عدم بیعت با کسی بیان شده است.
حسن بن فضال می گوید: علی بن موسی الرضا(ع) فرمود: گویا شیعیانم را می بینم که هنگام مرگ سومین فرزندم (امام عسگری) در جستجوی امام خود همه جا را می گردند، اما او را نمی یابند. عرض کردم: به چه دلیل؟ فرمود: زیرا امامشان غایب می شود، عرض کردم: چرا غایب می شود؟ فرمود: برای اینکه وقتی با شمشیر قیام نمود بیعت کسی در گردنش نباشد.(همان ماخذ، ص۱۵۲)
۳ـ ترس از گزند دشمنان: گفته شد که با تولد مهدی موعود(عج) همه ستمگران و ظالمان به وحشت افتادند، و از آنجا که مرگ و انقراض حکومت ظالمانه و اعمال غیر انسانی خود را در دست پرتوان امام(ع) می دانستند و می دانند، لذا جان امام مهدی(عج) تهدید می شد؛ لذا در روایات یکی دیگر از علل غیبت حفظ جان حضرتش از تعرض و گزند دشمنان ذکر شده است.
زراره بن اعین از امام صادق(ع) روایت کند که فرمود: از جان خود بیم و ترس دارد ـ و حضرت با دست به شکم خود اشاره کرد.(کمال الدین، ص۳۴۲٫ البته بدیهی است وجود مقدس حضرت(عج) نیز مانند پدران بزرگوارش از کشته شدن در راه خدا هراسی ندارد، ولیکن اراده الهی به حفظ امام تعلق گرفته است.
مشاوره مذهبی ـ قم.
________________________________________
مگر امام برای هدایت انسانها نیامده ؟ پس فایده امام غایب چیست؟
دوست گرامی!
در این مورد به مطالب ذیل توجه نمایید:
۱٫ فایده وجود امام، منحصر به ظهور و قیام او در آخرالزمان و این که ظاهراً هم در کارها تصرف و دخالت داشته باشد نیست، بلکه یکی از فواید وجود امام، امان خلق از فنا و زوال به اذن خدا، و همچنین بقای شرع و حفظ حجت ها و بینات خدا است. کما این که در روایتی از امام علی(ع) نقل شده است: “اللهم بلی لاتخلو الارض من قائم لله بحجه إما ظاهرا مشهورا أو خائفاً مغمورا لئلا تبطل حجج الله و بیناته” یعنی خدایا! آری خالی نماند زمین از کسی که قائم باشد از برای خدا به حجت، یا ظاهر و آشکار، یا بیمناک و پنهان، تا حجت های خدا و بینات او از میان نرود.(نهج البلاغه، صبحی صالح، ص۴۹۷، کلام۱۴۷ـ به نقل از”امامت و مهدویت” آیت الله صافی گلپایگانی، ج۳، ص۱۵۲)
از طرفی وقتی فرد مؤمن در بین مردم منشأ خیرات و برکات و سبب نزول و جلب کننده عنایات خاص و دفع کننده بلایات است، پس وجود امام که ولی الله الاعظم و حجت خدا است فوائد و برکاتش بسیار عظیم و با اهمیت تر از یک فرد مؤمن است.
۲٫ ما قطع نداریم که آن حضرت از جمیع اولیاء و دوستان خود پنهان باشد و در اموری که مصلحت باشد به توسط آنها و تأیید و ارشاد آنها دخالت ننمایند.
۳٫ آنچه مسلم است این است که در عصر غیبت، آن حضرت از نظرها پنهان است و این به معنی آن نیست که مردم نیز از آن حضرت پنهان هستند. بلکه چنانچه از برخی اخبار استفاده می شود آن حضرت در ایام حج حاضر می شوند و حج به جا می آورند، با مردم مصاحبت نموده و در مجالس حاضر می شوند و از بیچارگان فریادرسی می نمایند و بیماران را عیادت می فرمایند.
۴٫ بر امام واجب نیست که شخصا و بدون واسطه در امور دخالت نموده و حل و فصل امور نمایند، بلکه می توانند دیگران را به نحو خصوصی یا به عنوان عموم از جانب خود بگمارند. همان طور که امام علی(ع) از جانب خود افرادی را در شهرهای دیگر منصوب می کردند.
۵٫ اصل وجود امام موجب دلگرمی و قوت دل برای بندگان خدا و اهل هدایت است.
خود همین موضوع که امام زنده و حاضر داریم و ملجا و پناهگاه شریعت است موجب قوت قلب مؤمنان و مانع از ایجاد یأس و ناامیدی در دل سالکان هدایت است و همواره از او مدد می گیرند و یاری می جویند، و این مساله از نظر علم النفس بسیار اساسی و مهم است.
برای مطالعه بیشتر به کتاب “امامت و مهدویت”، آیت الله صافی گلپایگانی، ج۳، ص۱۵۱ ـ ۱۵۶ مراجعه نمایید.
مشاوره مذهبی ـ قم.
________________________________________
فواید و آثار انتظار چیست؟
دوست گرامی!
برخی چنین پنداشته اند که انتظار مهدی(عج)، ممکن است سبب رکود و عقب ماندگی، یا فرار از زیر بار مسؤولیت ها و تسلیم در برابر ظلم و ستم گردد. چرا که اعتقاد به این ظهور بزرگ و مفهومش قطع امید از اصلاح جهان قبل از او و حتی کمک کردن به گسترش ظلم و فساد است تا زمینه ظهور آن حضرت فراهم گردد! در صورتی که چنین نیست و انتظار این ظهور بزرگ آثار و برکات بسیار سازنده ای دارد، که در ذیل به چند نمونه اشاره می کنیم:
۱٫ خودسازی فردی: چنین تحولی قبل از هر چیز نیازمند عناصر آماده و باارزش انسانی است که بتوانند بار سنگین چنان اصلاحات وسیعی را در جهان به دوش بکشند، و این در درجه اول محتاج به بالاترین سطح اندیشه و آگاهی و آمادگی روحی و فکری برای همکاری در پیاده کردن آن برنامه عظیم است. تنگ نظریها، کوته بینی ها، کج فکری ها، حسادت ها، اختلاف کودکانه و نابخردانه و بطور کلی هر گونه نفاق و پراکندگی با موقعیت منتظران سازگار نیست.
نکته مهم این است که منتظر واقعی، برای چنان برنامه مهمی، هرگز نمی تواند نقش تماشاچی را داشته باشد، باید از هم اکنون حتما در صف انقلابیون قرار گیرد.
ایمان به نتایج و عاقبت این تحول هرگز به او اجازه نمی دهد که در صف مخالفان باشد و قرار گرفتن در صف موافقان نیز محتاج به داشتن”اعمالی پاک” و روحی پاک تر، و برخوداری از شهامت و آگاهی کافی است.
من اگر فاسد و نادرستم چگونه می توانم در انتظار نظامی که افراد فاسد و نارست در آن هیچ گونه نقشی ندارند، بلکه مطرود و منفور خواهند بود، روز شماری کنم. آیا این انتظار برای تصفیه روح و فکر و شستشوی جسم و جان از لوث آلودگی ها کافی نیست؟ ارتشی که در انتظار جهاد اسلامی و آزادی بخش به سر می برد حتما به حال آماده باش کامل در می آید. سلاحی که برای چنین میدان نبردی شایسته است به دست می آورد و سنگرهای لازم را می سازد. آمادگی رزمی افراد خود را بالا می برد، روحیه ی افراد خود را تقویت می کند و شعله عشق و شوق برای چنین مبارزه ای را، در دل فرد فرد سربازانش زنده نگاه می دارد، ارتشی که دارای چنین آمادگی نیست، هرگز در انتظار به سر نمی برد و اگر بگوید دروغ می گوید.
انتظار یک مصلح جهانی به معنای آمده باش کامل فکری و اخلاقی، مادی و معنوی برای اصلاح همه جهان است. فکر کنید چنین آماده باشی چقدر سازنده است. برای تحقق بخشیدن به چنین انقلابی، مردانی بسیار بزرگ و مصمم و بسیار نیرومند و شکست ناپذیر، فوق العاده پاک و بلند نظر، کاملا آماده و دارای بینش عمیق لازم است.
و خود سازی برای چنین هدفی مستلزم به کار بستن عمیق ترین برنامه های اخلاقی فکری و اجتماعی است، این است معنای انتظار واقعی، آیا هیچ کس می تواند بگوید که چنین انتظاری سازنده نیست؟!
۲٫ خودیاری های اجتماعی: منتظران راستین در عین حال وظیفه دارند تنها به خویش نپردازند، بلکه مراقب حال یکدیگر باشند، و علاوه بر اصلاح خویش در اصلاح دیگران، نیز بکوشند، زیرا برنامه عظیم و سنگینی که انتظار را می کشند یک برنامه فردی نیست، برنامه ای است که تمام عناصر انقلاب باید در آن شرکت جویند، باید کار را به صورت دسته جمعی و همگانی باشد، کوشش ها و تلاش ها باید هماهنگ گردد، و عمق و وسعت این هماهنگی باید به عظمت همان برنامه انقلاب جهانی باشد که انتظار آن را دارند.
در یک میدان وسیع مبارزه دسته جمعی، هیچ فردی نمی تواند از حال دیگران غافل بماند، بلکه موظف است هر نقطه ضعفی را در هر کجا ببیند اصلاح کند و هر موضع آسیب پذیری را ترمیم نماید، و هر قسمت ضعیف و ناتوانی را تقویت کند، زیرا بدون شرکت فعالانه و هماهنگ تمام مبارزین، پیاده کردن چنان برنامه ای امکان پذیر نیست.
منتظران واقعی علاوه بر این که به اصلاح خویش می کوشند، وظیفه خود می دانند که دیگران را اصلاح کنند. این است اثر سازنده دیگری برای انتظار قیام مصلح جهانی.
۳٫ منتظران راستین در فساد محیط حلّ نمی شوند: اثر مهم دیگری که انتظار مهدی دارد حل نشدن در مفاسد محیط و عدم تسلیم در برابر آلودگی است.
توضیح این که هنگامی که فساد فراگیر می شود و اکثریت یا جمع کثیری را به آلودگی می کشاند، گاهی افراد پاک در یک بن بست سخت روانی قرار می گیرند، بن بستی که از یأس اصلاحات سرچمشه می گیرد. گاهی آنها فکر می کنند که کار از کار گذشته و دیگر امیدی به اصلاح نیست، و تلاش و کوشش برای پاک نگاه داشتن خویش بیهوده است، این نومیدی و یأس ممکن است آنها را تدریجا به سوی فساد و همرنگی با محیط بکشاند و نتوانند خود را به صورت یک اقلیت صالح در برابر اکثریت ناسالم حفظ کنند و همرنگ جماعت نشدن را موجب رسوایی بدانند!
تنها چیزی که می تواند در آنان روح “امید” بدمد، و به مقاومت وخویشتن داری دعوت کند و نگذارد در محیط فاسد حل شوند، امید به اصلاح نهایی است، تنها در این صورت است که آنها دست از تلاش و کوشش برای حفظ پاکی خویش و اصلاح دیگران برنخواهند داشت.
به همین دلیل، امید را می توان همواره به عنوان یک عامل موثر تربیتی در مورد افراد فاسد شناخت، همچنین افراد صالحی که در محیط های فاسد گرفتارند، هرگز بدون امید نمی توانند خویشتن را حفظ کنند.
نتیجه این که انتظار ظهور مصلحی که هر قدر دنیا فاسدتر می شود امید ظهورش بیشتر می گردد، اثر فزاینده روانی در معتقدان دارد، و آنها را در برابر امواج نیرومند فساد بیمه می کند، آنها نه تنها با گسترگش دامنه فساد محیط مأیوس نمی شوند، بلکه به مقتضای:
وعده وصل چون شود نزدیک آتش عشق تیز تر می گردد
وصول به هدف را در برابر خویش می بینند و کوشش آنان برای مبارزه با فساد و یا حفظ خویشتن با شوق و عشق زیادتری تعقیب می گردد.
برای مطالعه بیشتر به کتاب “یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان(عج)”، از علیرضا رجالی تهرانی، و کتاب “امامت و مهدویت”، آیت الله صافی گلپایگانی مراجعه نمایید.
مشاوره مذهبی ـ قم.
________________________________________
آیا در زمان ما کسی از جایگاه دقیق حضرت باخبر میباشد و یا با ایشان در ارتباط هست؟
دوست گرامی!
پاسخ به شما متوقف بر تحلیل سئوال است به دو چیز: اولاً، امام زمان(عج) یک جایگاه خاصی برای زندگی دارند؟ ثانیاً، کسی از آن جایگاه، باخبر هست یا خیر؟!
در باره سئوال اوّل فرضیه ای از سوی برخی مطرح شده که امام عصر(عج) در جزیره ای، به نام خضراء، زندگی می کند و… اما بسیاری از محققان شیعه ـ از جمله علامه مجلسی، مرحوم کاشف الغطاء و علامه حسن زاده آملی و… ـ آن را قبول ندارند. به علاوه این که برخی که لیاقت تشرف خدمت آن حضرت را داشته اند، ایشان را در بلاد مختلف مشاهده نموده اند.
در باره سئوال دوم باید گفت: قول مشهور این است که سی نفر از خوبان همواره ملازم رکاب آن حضرت هستند که به آنها ابدال می گویند. وقتی یکی از آنان به پایان عمر خود می رسد، فردی دیگر از میان متقین به جای او قرار می گیرد؛ پس این ها مسلّماً جای حضرت را می دانند. در برخی احادیث هم رسیده که در زمان غیبت کبری جز عده ای خاص کسی از جای آن حضرت اطلاع ندارد؛ و البته اینها زندگی خاصی دارند و تنها به مأموریت های محوله از سوی امام عمل می کنند.
منظور از ارتباط با امام اگر از نوع ارتباط نواب اربعه باشد، مسلماً وجود ندارد، امّا تشرّفات که به اختیار خود آن حضرت رخ می دهد کم نیست. البته مدعی آن به حسب روایات دروغگو است و باید تکذیب شود. لذا این افراد ساکتند و از ارتباطشان کسی مطلع نیست، مگر گاهی پس از مرگشان.
در این باره کتاب جمع و جور خوبی به نام “حدیث وصال”، تألیف سیدمهدی شمس الدین، چاپ انتشارات شفق قم(سال۸۲)، به چاپ رسیده است، که در پاسخ به سؤالات از این دست شما بسیار سودمند خواهد بود.
مشاوره مذهبی ـ قم.
________________________________________
در کتابی خواندم که امام زمان(عج) در اثر پرتاب سنگی به شهادت می رسند در حالیکه در روایات داریم که دنیا هیچوقت از وجود امام (ولایت معنوی) خالی نیست. این مسأله چگونه است؟
دوست عزیز!
مسئله شهادت و یا رحلت امام زمان(علیه السلام) به طور قطعی برای ما معلوم نیست، و در احادیث ما هر دو مورد آمده است.
بعضی از روایات مسئله شهادت را بیان کرده، و در بعضی دیگر به صورت رحلت و مرگ طبیعی آمده است.
از آن جا که در بعضی روایات ائمه اطهار(علیهم السلام) مسئله شهادت به صورت کلی و در مورد همه ائمه بیان شده است ـ مانند این حدیث از امام حسن مجتبی(علیه السلام): «هیچ یک از امامان نیست جز آن که مسموم یا شهید میشود.»(بحارالانوار، ج۲۷، ص۲۱۷) ـ میتوانیم روایات “شهادت” را بر روایات “رحلت عادی” ترجیح دهیم.
علاوه بر این که مسئله رحلت و فوت به مرگ طبیعی بیشتر در روایات اهل سنت آمده است، و از نظر شیعه مورد اعتماد نمیباشد؛ اگر چه در بعضی از روایات اهل سنت مسئله شهادت امام زمان(ع) نیز آمده است؛ از جمله:
«هنگامی که سال هفتاد به پایان آید و مرگ حضرت فرارسد، زنی به نام سعیده از طایفه بنی تمیم ایشان را به شهادت میرساند. ویژگی آن زن این است که همانند مردها ریش دارد. او از بالای بام به هنگامی که حضرت در حال عبور است سنگی به سوی ایشان پرتاب میکند و آن حضرت را به شهادت میرساند و وقتی حضرت رحلت میکند، امام حسین(علیه السلام) مراسم غسل و کفن و دفن آن حضرت را به عهده میگیرد.»(الزام الناصب، ص۱۹۰ ـ تاریخ مابعدالظهور، ص۸۸۱٫
با این وجود در مورد کیفیت شهادت حضرت که بیشتر در روایات اهل سنت آمده است، مدرک قابل اعتمادی وجود ندارد.
اما بنا براین که شهادت امام زمان(علیه السلام) را مانند بقیه ائمه معصومین(علیهم السلام) بپذیریم، آیا زمین از امام خالی میماند؟ خیر، زیرا در همین روایات آمده است که امام حسین(علیه السلام) با اصحاب خویش زنده شده و به دنیا رجعت میکنند، و پس از امام زمان(ع) اداره حکومت را به عهده میگیرند، و پس از آن در سلسله امامان و انبیاء تا قیامت ادامه پیدا میکند. والسلام.
مشاوره مذهبی ـ قم.
________________________________________
لطفا در مورد خروج سفیانی و دجال که یکی از نشانه های ظهور امام زمان(عج) است توضیح دهید .
دوست عزیز!
الف) یکی از علائم ظهور امام مهدی(عج) که وقوعش حتمی و قطعی شمرده شده، خروج سفیانی است.
اخبار و روایاتی که گویای خصوصیات سفیانی و خروج او هستند، بدین ترتیب میباشد:
۱) حتمی بودن خروج او:
امام صادق(ع) فرموده اند: «پیش از قیام قائم(علیه السلام) پنج علامت حتمی میباشد: یمانی، سفیانی ، صیحه آسمانی، قتل نفس زکیه، و فرورفتن سرزمین بیداء»(کمال الدین و تمام النعمه، شیخ صدوق، ص۶۵۰
۲) نام و نسب او:
امیرالمؤمنین فرمودند: «فرزند خورنده جگرها، از وادی یابس خارج میشود … اسمش عثمان و پدرش عنبسه و از اولاد ابوسفیان است.»(همان، ص۶۵۱٫
۳) خصوصیات فردی او:
امام باقر(ع) در این رابطه میفرمایند:«سفیانی، سرخ رویی سپید پوست و زاغ چشم است؛ هرگز خدا را پرستش نکرده، و هرگز مکه و مدینه را ندیده است و …»
و از برخی روایات چنین استفاده میشود که وی مسلمان منحرفی است که کینه حضرت علی(ع) را به دل دارد. چنان که امام صادق(ع) میفرمایند: «گویا سفیانی را میبینم که در میدان کوفه جایگاه خود را گسترده، و منادی او فریاد میزند: هر کس سر شیعه علی بن ابی طالب را بیاورد، هزار درهم خواهد گرفت. همسایه به همسایه میجهد و گردنش را میزند و هزار درهم میگیرد. آگاه باشید که در آن روز حکومت شما فقط به دست زنازادگان خواهد بود.»(کتاب الغیبه، شیخ طوسی، ص۲۷۳٫
۴) زمان خروج او:
امام صادق(ع) میفرمایند: «امر سفیانی از مسائل حتمی است، و خروجش در ماه رجب میباشد.»
۵) مدت حکومت و محل مرگ او:
حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلا م) در ذیل آیه شریفه “و لو تری إذا فزعوا فلا فوت” میفرمایند: «کمی پیش از قیام مهدی(علیه السلام) سفیانی خروج میکند؛ سپس به اندازه دوران حاملگی یک زن که ۹ ماه باشد، حکومت میکند؛ لشکریان او به مدینه وارد میشوند، تا این که به “بیداء” میرسند، و خداوند آنها را در زمین فرومیبرد.»(تاریخ غیبت کبری، سید محمد صدر، ص۶۴۸٫
ب) یکی دیگر از علائم ظهور حضرت که در بعضی روایات از نشانههای حتمی شمرده شده است، خروج شخصی به نام “دجال” است.
۱) نام و نسب او:
عدهای گویند که نام دجال “صائد بن صید” یا “ابن صیاد” است؛ و برخی مخالف رأی ایشان را گفتهاند.
۲) خصوصیات فردی او:
حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) میفرمایند: «او چشم راست ندارد، و چشم دیگرش در پیشانی او است، و مانند ستاره صبح میدرخشد، چیزی در چشم او است که گویی آمیخته به خون است. وی در یک قحطی سختی میآید، و بر الاغ سفیدی سوار است…»(مهدی موعود، ترجمه و نگارش علی دوانی، ص۹۷۲٫
۳) عقیده او:
امیرالمؤمنین(علیه السلام) میفرمایند: «او با صدای بلندی فریاد میزند بین مشرق و مغرب، که صدایش را جن و انس و شیاطین میشنوند ـ نگارنده می گوید: به فرض صحت این روایت، ممکن است این عمل به وسیله رادیو و تلویزیون صورت بگیرد ـ و میگوید: ای دوستان من! به سوی من آئید، من هستم کسی که آفریده است، پس استوار ساخته و مقرر کرده و هدایت نموده است. من پروردگار برتر شما هستم.»(مهدی موعود، ترجمه و نگارش علی دوانی، ص۹۶۵٫
۴) مکان خروج:امیرالمؤمنین(علیه السلام) میفرمایند: «او از شهری که آن را اصفهان میگویند، و قریهای که معروف به “یهودیه” است بیرون میآید.» (مهدی موعود، ترجمه و نگارش علی دوانی.
محدث قمی(ره) می گوید: در روایت است که رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمودند: «هر مؤمنی که دجال را ببیند آب دهان خود را بر روی او بیندازد و سوره مبارکه حمد را بخواند، تا سحر آن ملعون دفع شود و در او اثر نکند. چون اوظاهر شود، عالم را پر از فتنه و آشوب نماید، و میان او و لشگر حضرت قائم(علیه السلام) جنگ واقع شود، و بالاخره آن ملعون به دست مبارک حضرت حجت(علیه السلام) یا به دست عیسی بن مریم(علیه السلام) کشته شود.»(منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، ج۲، ص۳۳۶
البته روایات شیعه بر این است که امام مهدی(علیه السلام) است که دجال را میکشد، نه عیسی بن مریم.
مشاوره مذهبی ـ قم.
________________________________________
علت ظهور نکردن امام زمان ـ علیه السلام ـ با این همه مسلمان چیست؟
دوست عزیز!
ظهور امام زمان(علیه السلام) منجی بشریت و برپا کننده عدالت مطلق و فراگیر در جهان، یک پدیده است، و دارای شرائط و نشانههایی است.
اما شرط تحقق ظهور و نشانههای آن چیست؟
شرایط اساسی ظهور دو چیز است:
شرط اول) آمادگی: یعنی به وجودآمدن زمینههای پذیرش امام زمان و حکومت او ـ یعنی تحقق حکومت الهی در اکثریت مردم جهان.
جامعه امروز نسبت به گذشته کمالات بسیاری یافته است. این امر قابل انکاری نیست. عقل در ابعاد فردی و اجتماعی آن رشد یافته است. ایجاد حکومتهای دمکراسی به جای حکومتهای استبدادی در جهان نمونه ای از این تکامل عقلی بشر است.
اما شرط اساسی دیگری که تا آن حاصل نشود، عقل راه به جایی نمی برد و هر روز حیرت و سرگردانی بشر بیشتر می شود، احساس نیاز به وحی و نشانه های آن است. بشر می بایست دریابد که بدون وحی و آموزه های آن قادر نیست تا راه را از چاه بازشناسد. تنها در این صورت است که چشم به آسمان خواهد دوخت تا از آسمان راه را به او بنمایند. این مضمون روایت است که شرط ظهور را این احساس برشمرده است. این که در روایات آمده است که مردم تا آخرالزمان صولت و برتری همه ادعاهای بشری را تجربه می کنند و به نتیجه نمی رسند، در پرتو همین امر قابل تفسیر است. این آمادگی جهانی برای ظهور است. باید اعتراف کرد که هر چند هر روز به تحقق این شرط نزدیک می شوید ولی هنوز این معرفت فراگیر نیست.
شرط دوم ـ نیرو سازی:
فراهم شدن نیروهایی که بتوانند اجرای عدالت در زمینههای مختلف را به دست گیرند، شرط دیگری برای ظهور آن حضرت است.
اما این که نیروهای مهدوی چه خصوصیاتی باید داشته باشند و امروزه در جهان چه مقدار از این گروه وجود دارند؟
منتظران ظهور دو دسته اند؛ عدهای برای سرسبزی و خرّمی و فراوانی نعمت و ارزانی طالب ظهورند، و عده ای شیفته امام خویش هستند و او را محبوب و معشوق واقعی خود میدانند. دسته اول در مصیبتها و مشکلات به یاد امام میافتند و از او یاری میجویند، و دسته دوم همیشه با یاد او به سر میبرند و یک لحظه از او غفلت نمیورزند.
در داستان حضرت یوسف نکتهای حضرت یعقوب(ع) به فرزندان خود میفرماید:«یا بنی إذهبوا فتحسّسوا من یوسف وأخیه» یعنی ای فرزندانم! بروید و از یوسف و برادرش جستجو کنید.(یوسف/۸۷٫
اما وقتی برادران، یوسف را مییابند میگویند: «یا ایها العزیز مسّنا و اهلنا الضرّ و جئنا ببضاعه مزجاه فاوف لنا الکیل و تصدق علینا ان الله یجزی المتصدقین» یعنی ای عزیز مصر! سختی بر ما چیره گشته و متاع کمی آوردهایم؛ تو پیمانه ما را کامل کن و بر ما تصدّق و بخششی نما که خدا پاداش بندگان را میدهد.(یوسف/۸۸٫
یعقوب طالب خود یوسف است، اما برادران او طالب تکمیل پیمانه هستند.
توسل در گروه اول ناپایدار و موقتی است، اما ارتباط گروه دوم پایدار و همیشگی است. باید از مرحله اول عبور کرد، و به مرحله دوم صعود نمود تا احساس نیاز به امام دائمی شود. آن گاه غیبتی که به خاطر ما و غفلت ماست تبدیل به حضور میگردد و ظهور آن آینه تمام نمای الهی را رقم میزند. باید یعقوب وار منجی عالم را بخواهیم و دلداده او شویم تا لباس فرج قامت او را بیاراید.
البته آنده از روایات بدست می آید آن است که نصابی از یاران امام با این خصوصیات کافی است و امام با وجود آنان ظهور می کنند.
و السلام- مشاوره مذهبی ـ قم.
________________________________________
در مورد امام زمان(عج) در ادیان مختلف توضیح دهید.
دوست محترم!
تقریباً همه کسانی که در زمینه مهدویت مطالعه دارند متفقند که تمام اقوام جهان در انتظار یک رهبر بزرگ انقلابی به سر می برند، و با این که هر کدام او را به نامی می نامند، ولی همگی در اوصاف کلی و اصول برنامه های انقلابی او اتفاق دارند. به این اتفاق جهانی در متون اسلامی نیز اشاره شده است: “السلام علی المهدی الذی وعد الله به الأمم” یا “ولقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر أن الأرض یرثها عبادی الصالحون” یعنی همانا در زبور(بعد از تورات) نگاشتیم که زمین را بندگان صالح من به تصرف درخواهندآورد.(انبیاء/۱۰۵) نمونه های زیر، بشاراتی است که در کتب ادیان مختلف آمده است:
۱٫ در کتاب “جاماسب نامه” از قول زرتشت چنین آمده است: “مردی بیرون آید از سرزمین تازیان … مردی بزرگ سر و بزرگ تن و بزرگ ساق، و بر آئین جد خویش.”
۲٫ در “مزامیر” داود جمله ۲۹ آمده است: “صدیقان وارث زمین شده، ابداً در آن ساکن خواهند شد.”
۳٫ در کتاب “وشن جوک” از کتب هندوها نیز چنین آمده است: “سرانجام دنیا به کسی برمی گردد که خدا را دوست دارد و از بندگان خاص او باشد و نام او فرخنده و خجسته باشد.”
۴٫ و در انجیل “لوقا”، فصل دوازدهم نیز این گونه بشارت داده شده است: “و شما مانند کسانی باشید که انتظار آقای خود را می کشند تا هر وقت بیاید و در را بکوبد، بی درنگ برای او باز کنید.”
برای مطالعه بیشتر در این زمینه می توانید از کتابهای زیر استفاده کنید:
۱٫ “حکومت جهانی مهدی”، تألیف آیت الله مکارم شیرازی، قم: مطبوعاتی هدف.
۲٫ “سیر اندیشه ایرانیان در موعود آخرالزمان”، تألیف علی اصغر مصطفوی، تهران: ند.
۳٫ “مصلح آخر الزمان”، تألیف سید حسن ابطحی، قم: بطحاء.
مشاوره مذهبی ـ قم.
________________________________________
آیا اهل سنت و فرقه های دیگر شیعه نیز ظهور حضرت مهدی را قبول دارند؟
دوست عزیز!
اعتقاد به وجود منجی آخر الزمان مورد اتفاق همه ادیان الهی ـ و بلکه همچنین بسیاری از ادیان غیر الهی ـ است. اهل سنت هم بالاتفاق به وجود منجی ای به نام مهدی در آخر الزمان معترفند. بعضی از روایات اهل سنت می گوید: منکر مهدی کافر است. علمای آنها نیز بدان قائلند.
اختلافی که هست یکی در این است که نسب مهدی چیست؟ بعضی او را از اهل بیت پیامبر می دانند و بعضی نه.
اختلاف دیگر در آن است که مهدی موعود به دنیا آمده و عمر طولانی دارد و یا در آخر الزمان به دنیا می آید؟
مشهور میان علمای اهل سنت در این دو مورد همان اعتقاد شیعی است که مهدی منتظر هم اکنون به دنیا آمده و از اولاد حضرت رسول اکرم(ص) است.
اختلاف اساسی میان ما و مشهور اهل سنت در این است که مهدی آل محمد فرزند امام حسن عسکری(ع) است ـ که شیعیان بدان قائلند ـ و یا نه ـ که اهل سنت آن را می گویند.
اگر چه در بعض روایات آنها آمده که مهدی از حسن بن علی العسکری است، ولی علمای اهل سنت آن را نمی پذیرند.
در این بحث می توانید به کتابهای حضرت آیه الله صافی گلپایگانی به نام “امامت و مهدویت” رجوع کنید.
مشاوره مذهبی ـ قم.
________________________________________
وجود حضرت بقیه ا..الاعظم (ع) را با دلایل عقلی چگونه می توان اثبات نمود ؟
دوست محترم!
سؤال شما را دو گونه می توان فهمید:
الف) وجود امام عصر(ع) را عقل چگونه اثبات می کند؟ یعنی لزوم وجود امامی بالفعل و زنده چگونه با دلیل عقلی اثبات می شود؟ به دیگر سخن چرا عقلاً محال است عالم بی امام باشد؟
ب) زنده بودن امام عصر(عج) با عمر بیش از هزار سال چگونه به تأیید عقل می رسد؟
ظاهرا مراد شما همان سؤال اول باشد.
اگر مراد شما سؤال اول است، باید گفت وجود انسانهای معصوم و حجت با دلیل عقلی قابل اثبات هست، ولی اثبات لزوم حیات او در این زمان کار با دلیل عقلی مشکل است. البته ادله نقلی قاطع این مسئله برای اثبات حضرتش به اندازه کافی موجود است.
اما سؤال دوم، به نظر عقل چیزی محال است که مستلزم تناقض باشد، (ر.ک. به عقاید استدلالی، علی ربانی گلپایگانی، ج۲، ص۱۶۹)
حال دقت کنید زنده بودن و زندگی بیش از هزار سال آیا در خود تناقص دارد؟! به دیگر سخن آیا حیات به خودی خود مقتضی مرگ است، آن هم مرگ در عمری کوتاه؟!
توضیح این که هر چیزی اقتضائی دارد که اگر مانعی بر سر راه آن قرار نگیرد همان اقتضاء انجام می شود مثلاً سنگینی جسم اقتضاء سقوط به سوی زمین را دارد؛ البته اگر مانعی مثل خلاء یا بسته بودن آن در کار نباشد. حال سؤال این که خود حیات و زندگی اقتضائش چیست؟ آیا اقتضاء آن مرگ و عدم است، یا مرگ نوعی مانع بر سر راه آن است؟!(دقت کنید)
پرواضح است با دقت عقلی در نفس حیات و زندگی می یابیم که آن هیچ اقتضایی جز حیات و استمرار ندارد، یعنی مادامی که علت موجد آن برداشته نشده یا مانعی بر سر راه آن قرار نگیرد، حیات مقتضی استمرار و ادامه دارد.
بیماریها، حوادث، بلایا و… همه موانعی در سر راه زندگی می باشند که موجب می شود اقتضاء آن سدّ، و زندگی به مرگ تبدیل شود.
تدبیر و تقدیر بلایا، حوادث و بیماریها، و در یک کلام موانع حیات به دست علت حیات آفرین، یعنی خدای متعال است؛ و عقل محال نمی بیند که خداوند به اراده خویش چنین موانعی را پیش نیاورده تا زندگی بیشتر به طول انجامد.
نکته مهم این که ممکن است گفته شود جسم قابلیت بقاء و اقتضاء استمرار هزارساله و بیشتر را ندارد و حیات یک فرد غیر از زنده بودن روح، وابسته به بقاء جسم او نیز هست.
در این باره نیز هیچ دلیل عقلی محکم مبنی بر اقتضاء داشتن عدم استمرار و بقاء برای جسم قائم نشده است بلکه حکماء قدیم استدلال می کردند که در صورت اعتدال امزجه جسم انسان هرگز فرتوت نمی شود و پزشکی امروز نیز بر اساس این پیش فرض است که می خواهد جلوی پیری یا مرگ را بگیرد!
از آن چه گذشت می توان نتیجه گرفت که حیات امام عصر(عج) بالغ بر هزارسال هیچ منع عقلی ندارد، گر چه یک خرق عادت است، و البته عقل خرق عادت را محکوم نمی کند. به خصوص که نصوص پذیرفته شده از سوی عقل(مثل قرآن) چنین چیزی را تأیید می کند.(عمر ۹۵۰ ساله حضرت نوح(ع) و خواب سیصد و چند ساله اصحاب کهف و…
برای مطالعه بیشتر به کتاب دادگستر جهان ـ، نوشته آیت الله ابراهیم امینی رجوع نمایید.
با التماس دعا. مشاوره مذهبی ـ قم.
________________________________________
حضرت مهدی(عج) کجاست؟
دوست محترم!
به طور تعیینی کسی نمی داند آن حضرت کجا هستند، چون در این صورت غیبت منتفی می شود. با آشکاربودن محل زندگانی او ـ اگر یک جا ثابت باشند ـ دیگر غیبت چه معنایی دارد؟!
اما اگر سؤال از این باشد که نه به طور تعیینی، بلکه به طور توصیفی حضرت ایشان در کجا سکونت دارند؟ محل استقرار ایشان جای ثابتی هست یا نه؟ باید گفت که قدر مسلم این است که امام عصر(عج) در زمین هستند، و در یک جای ثابتی هم نمی باشد؛ چنانچه در ملاقات با ابن مهزیار اهوازی ـ که امام زمان(عج) را در حوالی مکه ملاقات کرد ـ فرمودند: در دره ها و قله ها سکونت می گزیند؛ و در توقیع خویش به شیخ مفید نیز اشاره به کوچ کردن خود دارد. البته امام(ع) هر سال در موسم حج به مکه می آیند و اعمال حج را به پا می دارند.
در این باره مطالعه کتاب “حدیث وصال”، از سید مهدی شمس الدین، انتشارات شفق، را به شما توصیه می کنیم.
مشاوره مذهبی ـ قم.
________________________________________
آیا امام زمان ازدواج کرده و همسر و فرزند دارند؟
دوست عزیز!
در مورد این که امام زمان(عج ) ازدواج نموده و یا اولادی دارند یا خیر، باید گفت: اگر چه از ظاهر بعضی از روایات و ادعیه معصومین(ع) چنین استفاده می شود که آن حضرت دارای همسر می باشند، لیکن این روایات ضعیف بوده و قابل اعتماد نمی باشند.
از طرفی روایات دیگری که از اعتبار زیادی برخوردارند به فرزند نداشتن آن حضرت تصریح می کنند. مانند این روایت که می گوید: شخصی علی بن ابی حمزه، ابن سراج و ابن سعید مکاری بر حضرت رضا(ع) وارد شدند.
علی بن ابی حمزه در این خصوص سئوال کرد. حضرت فرمودند: هر امامی فرزند دارد، به جز امامی که حسین(ع) برای او از قبر بیرون می آید؛ او فرزند ندارد. عرض کرد: فدایت شوم! درست فرمودی؛ شنیدم که جدّت نیز همین را فرمود.(الغیبه، شیخ طوسی، ص۱۳۴
هم او می گوید: به حضرتش عرض شد: روایت کرده ایم که امام زمان از دنیا نمی رود تا فرزندش را ببیند. حضرت فرمود : آیا در این حدیث روایت کرده اید: “الا القائم”؟ عرض کردند: بلی. (اثبات الوصیه، مسعودی، ترجمه نجفی، ص۲۱۰٫
خلاصه اینکه اگر چه همسر و فرزند داشتن حضرت محتمل است ، اما روایت معتبری که موجب اطمینان باشد، در این زمینه وجود ندارد؛ بلکه شاید عکس آن محتمل باشد.
جهت مطالعه این روایت به کتاب جزیره خضراء افسانه یا واقعیت ، علامه سید مرتضی جعفر عاملی ، ترجمه سپهری ، ص ۲۲۱ مراجعه فرمایید.
مشاوره مذهبی ـ قم.
________________________________________
آیا در زمان ظهور، امام زمان(عج) از ابزار جنگی امروزی استفاده میکند؟
دوست عزیز!
در مورد وسائل و ابزاری که حضرت از آنها استفاده می کنند باید گفت اگر چه در برخی روایات آمده است که حضرت حجت(عج) با شمشیر خروج و قیام می کند، ولی شاید مقصود از آن توسل به مطلق اسلحه است. به عبارت دیگر، شمشیر کنایه از قدرت و نیروی نظامی است. پس منظور از قیام با شمشیر همان اتکای بر قدرت است، تا مردم نپندارند که مصلح بزرگ فقط به شکل یک واعظ عمل می کند.
البته بر اساس بعضی از تحقیقات، که در مجال دیگری می توان بدان پرداخت، گاه در باره شکل نهضت حضرتش و این که خونهای زیادی در آن ریخته می شود، اغراق شده است. ولی قدر مسلم آن است که نهضت ایشان با مبارزه جدی همراه است.
نکته ای که شایان توجه است آن که اصولا قیام ایشان، مانند قیام همه پیامبران الهی، از راه بهره گیری از وسایل و اسباب طبیعی خواهد بود، و هیچگاه اعجاز، شاکله اصلی آن را تشکیل نمی دهد، بلکه معجزات جنبه استثنایی دارند. به همین دلیل همه پیامبران از ابزار روز و احیانا تاکتیکهای نظامی زمان خود برای پیشبرد اهدافشان استفاده کرده و در انتظار معجزه نمی نشستند. البته این به معنای نفی تاییدات خاص الهی به ایشان و یارانشان نمی باشد، چنان که خداوند پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) را توسط ملائکه یاری فرمود. مؤید عرائض فوق حدیث “أبی الله أن یجری الأمور إلا بأسبابها” است، که لااقل بنا به یک تفسیر معنای آن این است که اصل اولیه در تحقق مشیت الهی، رعایت عادت و اسباب طبیعی در عالم می باشد و خداوند پرهیز دارد از اینکه امور را بر خلاف حالت عادی به انجام برساند.
مشاوره مذهبی ـ قم.
________________________________________
تصویر کلی و اوضاع عمومی جهان در عصر دولت حضرت مهدی(عج) چگونه است؟
دوست محترم!
از احادیث استفاده می شود که وقتی مهدی موعود(ع) ظاهر شد و در جنگ پیروز گشت، و بر شرق و غرب جهان تسلط و سیطره یافت، تمام زمین به وسیله یک حکومت جهانی اسلامی اداره می شود. برای تمام بلاد و استان ها، استانداران لایقی را با برنامه کار و دستورات لازم گسیل می دارد. و به واسطه کوشش و جدیت آنان، تمام زمین آباد و معمور می گردد.
خود حضرت مهدی(عج) هم از دور، تمام حوادث و جریانات کشوهای زمین را زیر نظر دارد و تمام نقاط زمین، برایش مانند کف دست می گردد. اصحاب و یارانش نیز از فاصله های دور، وی را مشاهده می نمایند و با او تکلم می کنند.
عدل و دادش تمام زمین را فرا می گیرد، مردم با هم مهربان شده، و با صدق و صفا زندگی می کنند. امنیت عمومی همه جا را فرا می گیرد و کسی درصدد آزار دیگری نیست. وضع اقتصای مردم بسیار خوب می شود به طوری که مستحق زکات پیدا نمی شود. باران های نافع پی درپی می بارد. تمام زمین، سبز و خرم می گردد. برکات و محصولات زمین زیاد می شود، اصلاحات لازم در امور کشاورزی به عمل می آید. توجه مردم به خدا زیاد می شود و گرد معاصی نمی گردند. دین اسلام دین رسمی جهان شده بانگ توحید از همه جا بلند می گردد.
در عصر مهدی(ج) عقل مردم کامل می شود و سطح معلومات عمومی بالا می رود، به طوری که زن ها در خانه خویش از عهده قضاوت بر می آیند.حضرت صادق(ع) فرمود:”علم و دانش به بیست و هفت قسمت تقسیم شده، اما تاکنون بیش از دو قسمت آن در دسترس بشر قرار نگرفته است. وقتی قائم ما قیام کند، بیست و پنج قسمت دیگر را آشکار می کند و در بین بشر پخش می نماید.”(“بحارالانوار”، علامه مجلسی، ج۵۲، ص۳۳۶٫
ایمان مردم کامل می گردد و کینه از دلشان بیرون می رود.(دادگستری جهان، ابراهیم امینی، ص۳۱۹٫
برای مطالعه بیشتر در این زمینه می توانید به کتاب “یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان(عج)”، از علیرضا رجالی تهرانی، انتشارات نبوغ مراجعه نمایید.پیروز باشید.
مشاوره مذهبی ـ قم.
________________________________________
مهم ترین وظایف شیعیان در عصر غیبت چیست؟
دوست گرامی!
نکات ذیل برگرفته از روایات و به عنوان وظایف شیعیان و منتظران واقعی حضرت(عج خدمت شما عرضه می شود.
مرحوم سیدمحمدتقی موسوی متوفی ۱۳۴۸ هـ ق در کتاب شریف “مکیال المکارم” به هشتاد مورد از وظایف منتظران اشاره فرموده اند. ما بطور اختصار به برخی از آنها اشاره می کنیم.
۱ ـ دعا برای امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و خود تا به معرفت حضرتش نائل شویم. ائمه هدی علیهم السلام نیز همواره بر این مهم تکیه داشته اند.
امام صادق(علیه السلام) دعایی به “زراره” تعلیم کرده و می فرمایند : «… اگر زمان غیبت را درک کردی چنین دعا کن: اللهم عرفنی نفسک فإنک إن لم تعرفنی نفسک لم أعرف نبیک. اللهم عرفنی رسولک فإنک إن لم تعرفنی رسولک لم أعرف حجتک. اللهم عرفنی حجتک فإنک إن لم تعرفنی حجتک ضللت عن دینی»(منتخب الاثر ـ آیت الله صافی گلپایگانی حدیث ۱ ص ۵۰۱ ـ به نقل از غیبت نعمانی، کافی، کمال الدین.همچنین دعاهای دیگری که در کتب ادعیه و زیارات بدان اشاره شده، خصوصا دعای معروف «اللهم کن لولیک الحجه ابن الحسن … » که بحمدالله در بین جامعه شیعه بسیار معروف و مشهور است.
۲ ـ شناخت صفات و سیره امام علیه السلام: بدیهی است که یک عاشق دلباخته امام و یک منتظر حقیقی باید بداند که محبوبش از چه صفاتی برخوردار بوده، و چه سیره و روشی را در زندگی و سایر شئونات آن دارد.
در این راستا، مطالعه آیات و روایات فراوانی که در ارتباط با وجود مقدس حضرت بقیه الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف بیان شده، بسیار سودمند است.
۳ ـ رعایت ادب در همه موارد: امامی که واجب الاطاعه و حجت خدا بر تمامی اهل زمین است، نامش محترم و یادش بسیار گرامی است. او پیشوای همه و چشم بینای خدا در بین مخلوقات اوست. روزی اهل زمین به یمن وجود اوست و هر کس که به مرتبه ای از مراتب کمال می رسد از پرتو عنایات حضرت حق است که از مسیر امامت به ما رسیده است.
۴ ـ عشق و علاقه نسبت به حضرت: مرحوم سیدعبدالکریم کفاش، هفته ای یک مرتبه به محضر آن حضرت مشرف می شد. او در ری در جوار حضرت عبدالعظیم حسنی می زیست. در یکی از تشرفاتش، حضرت از او می پرسند: سیدعبدالکریم! اگر ما را نبینی چه خواهد شد؟ پاسخ می دهد: آقا حتما می میرم. حضرت در پاسخ فرمودند: «اگر چنین نبودی ما را نمی دیدی» (مشعل هدایت ج ۲ ص ۱۲۹ ـ مبحث امکان تشرف ـ از استاد حاج شیخ حسین گنجی.
۵ ـ علاقه مند کردن دیگران به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف: طبیعی است که هر کس به چیزی علاقمند باشد درصدد تبلیغ و ترویج آن برآمده و آنرا به دیگران معرفی خواهد کرد، چه رسد به اینکه وجود مقدس خاتم الاوصیا عجل الله تعالی فرجه الشریف باشد.
۶ ـ انتظار فرج: امام صادق علیه السلام فرمودند: «بخشی از ویژگیهای ائمه علیهم السلام عبارت از تقوی، پاکدامنی و خیرخواهی … و صبر در انتظار فرج است.» (منتخب الاثر، آیت الله صافی، ص ۴۹۸، به نقل از بحارالانوار.
در بسیاری از روایات، پرفضیلت ترین اعمال، انتظار فرج دانسته شده است. (منتخب الاثر، آیت الله صافی، ص ۴۹۳ ـ ۵۰۰٫
در بسیاری از احادیث در باب انتظار فرج بیان شده که هر گاه یکی از منتظران حضرت به رحمت الهی رفت، چنانست که در میان سپاه امام و یا در میان چادر (خیمه) حضرت به شهادت برسد.
در بعضی از روایات تعبیر شده که چنین شخصی مثل کسی است که با رسول خدا صلی الله علیه و آله در برابر کفر جهاد کرده باشد.
۷ ـ اظهار علاقه وافر برای ملاقات با آنحضرت.
۸ ـ ذکر فضائل و مناقب آنحضرت، و شرکت در مجالس امام شناسی.
۹ ـ صدقه برای سلامتی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف.
۱۰ ـ بجا آوردن حج و عمره و زیارت مشاهد مشرفه به نیابت از امام: اعمالی که به نیابت از امام زمان علیه السلام بجا آورده می شود در واقع هدیه ای از جانب عاشقان و شیفتگان به ایشان است.
۱۱ ـ استغاثه به وجود مقدس امام عجل الله تعالی فرجه الشریف: در بعضی از روایات از آن بزرگوار به “غیاث المضطر المستکین” تعبیر شده است.
توسل و استغاثه بر اهل البیت علیهم السلام، سیره دائمی بزرگان و صلحا و علما شیعه بوده و حتی ائمه هدی علیهم السلام نیز به وجود مقدس ایشان توسل می جسته اند.
مرحوم عاملی در روایتی نقل می کنند که هنگامی که حضرت زهرا سلام الله علیها بین دیوار و در مجروح شدند، به دنبال علی علیه السلام … بودند، و ناله “یا ابن الحسن” سرمی دادند، و به وجود مقدس امام عصر حضرت حجه بن الحسن عجل الله تعالی فرجه الشریف استغاثه جستند.
۱۲ ـ تجدید بیعت با امام علیه السلام: براساس پاره ای از روایات، تجدید بیعت بعد از هر نماز واجب و یا در هر جمعه مستحب است.(مکیال المکارم و منتخب الاثر.
و در روایتی از امام صادق علیه السلام نقل شده که «هر کس بعد از نماز صبح و بعد از نماز ظهر بگوید: “اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم”، نمی میرد مگر آنکه حضرت را ببیند و بشناسد.»(بحارالانوار، ج ۸۶، ص ۷۷، باب ۳۹)
۱۳ ـ اجتناب از محارم: کسی که منتظر واقعی است، باید از آنچه که امام زمانش کراهت و تنفر دارد، اجتناب نموده و هر عملی که در تقرب او موثر است را به خاطر رضای محبوب و ارتباط روحی با او انجام دهد.
مرحوم شیخ طوسی متوفی ۴۶۰ هـ ق در “تجرید الاعتقاد” می نویسد: «وجوده لطف و عدمه منا.» یعنی وجود حضرت لطف و عنایت بر ماست و غیبت ایشان به خاطر اعمال و رفتار بد ماست .
“گفتم که روی خوبت از من چرا نهان است
گفتا تو خود حجابی ورنه رخم عیان است”
“گفتم که از که پرسم جانا نشان کویت
گفتا نشان چه پرسی آن کوی، بی نشان است”
علی علیه السلام فرمودند: «زمین خالی از حجت خدا نیست، لکن خداوند متعال، خلقش را از اینکه حجت را بشناسند نابینا و محروم می نماید و این به خاطر ظلمی است که بر خودشان روا داشتند.»(بحارالانوار، ج۵۱، ص۱۱۳٫
«ظلم و جور با بصیرت سنخیت ندارد، و کسی که در کلاس گناه و معصیت بسر می برد هم سنخ با اولیای خدا نیست. لذا دیده اش از شناخت حضرت نابیناست.»(مشعل هدایت، ج۲، ص۱۲۶، مقاله امکان تشرف.
حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، در توقیعی چنین می فرمایند: «فما یحبسنا عنهم إلا ما یتصل بنا مما نکرهه و لانوثره منهم» یعنی محبوس نکرده ما را از دوستان، مگر خبرهای ناگواری که همواره از ناحیه آنان به ما می رسد که ناخوشایند است، در حالیکه ما آن کارها را از ایشان نخواستیم.(احتجاج طبرسی، ج۲، ص۳۲۲٫
۱۴ ـ دوستی با صالحان: دوستی با دوستان حضرت باعث تقرب و جلب خشنودی ایشان است. همچنین ادخال سرور مومنین و محبین اهل بیت علیهم السلام و همچنین رفع حوائج آنان نیز از وظایف منتظران عصر ظهور شمرده نشده؛ چرا که آن حضرت همانند اجداد طاهرینش باب الحوائج هستند. قرآن کریم در وصف یاران حضرت ختمی مرتبت می فرماید: «محمد رسول الله والذین معه اشداء علی الکفار رحماء بینهم» یعنی محمد رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) و کسانی که با او هستند بر علیه کفار بسیار خشن، ولی با یکدیگر بسیار مهربانند.
و همچنین امر خدای حکیم که می فرماید: «کونوا مع الصادقین» یعنی همواره با افراد راستگو همنشین باشید
۱۵ ـ برائت از دشمنان خدا و اهل بیت علیهم السلام:
امام هادی علیه السلام در زیارت شریفه جامعه می فرمایند: «برئت الی الله عزوجل من اعدائکم و من الجبت و الطاغوت و الشیاطین و حزبهم الظالمین» یعنی به درگاه خدای عز و جل از دشمنان شما و همچنین از جبت و طاغوت و از شیاطین و حزب ستمکار آنان بیزارم.(مفاتیح الجنان، مرحوم شیخ عباس قمی(ره)، زیارت جامعه کبیره.
خدا یار و نگهدار شما. مشاوره مذهبی ـ قم.
________________________________________
علائم و نشانه های ظهور امام زمان (عج) چیست؟
دوست محترم!
به استحضار میرسد که علائم ظهور به دو دسته کلی تقسیم میشوند: علائم حتمی و علائم غیر حتمی.
فضیل بن یسار از امام باقر (ع) روایت کرده که فرمودند: «نشانههای ظهور دو دسته است: یکی نشانههای غیرحتمی و دیگر نشانههای حتمی؛ خروج سفیانی از نشانههای حتمی است که راهی جز آن نیست.» (غیبت نعمانی، با ترجمه غفاری، باب۱۸، ص۴۲۹٫
منظور از علائم حتمی آن است که تقدیر قطعی خدا به وقوع آن تعلق گرفته، و مشروط به هیچ قید و شرطی نیست؛ و مقصود از علائم غیر حتمی آن است که وقوع آن ممکن است مشمول بداء گردد، چرا که فی الجمله مشروط به شروطی است که اگر آن شروط تحقق یابد آن علائم واقع می شوند، و اگر آن شروط مفقود باشد، آن علائم نیز تحقق نمییابند.
علائمی در مورد حتمی بودن آنها نصی نداشته باشیم، تنها احتمال وقوع آن می رود، و قطعی نیستند.
علائم غیر حتمی بسیارند. ما در اینجا روایتی مفصلی از امام امام صادق(ع) را برای شما می آوریم که تعداد بسیاری از آن را برشمرده است. این روایت مشهوری است، ولی برای آن که حق زحمات مؤلفین ادا شده باشد، می گوییم که این روایت را با تغییرات عبارتی اندکی از کتاب “یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام رمان(عج)” نوشته علیرضا رجالی تهرانی نقل می کنیم.
قیلا لازم است تذکر دهیم که گرچه هر یک از این علائم حتمی الوقوع نیست، ولی به طور کلی احوال آخرالزمان را به ما معرفی می کند. با مطالعه آن شباهتهای زیاد آن را با شرائط زمان خودمان می یابیم.
در این روایت، امام صادق(ع) به یکی از یاران خود فرمودند:
هر گاه دیدی که حق بمیرد و طرفدارانش نابود شوند؛ و ظلم و ستم فراگیر شده است؛ و قرآن فرسوده و بدعتهایی از روی هوا و هوس در مفاهیم آن بوجود آمده است؛ و دیدی دین خدا، عملاً، توخالی شده، همانند ظرفی که آن را واژگون سازند!
و همچنین هر گاه دیدی که اهل باطن بر اهل حق پیشی گرفتهاند؛ و کارهای بد آشکار شده و از آن نهی نمیشود، و بد کاران باز خواست نمیشوند؛ و مردان به مردان و زنان به زنان اکتفا میکنند.
و هنگامی که دیدی افراد باایمان سکوت کرده، و سخنشان را نمیپذیرند؛ و دیدی که شخص بدکار دروغ گوید، و کسی دروغ و نسبت ناروای او را رد نمیکند؛ و دیدی که بچهها به بزرگان احترام نمیگذارند؛ و قطع رحم می شود.
و وقتی دیدی که بد کار را ستایش کنند و او شاد شود، و سخن بدش به او برنگردد؛ و دیدی که نوجوانان پسر همان کنند که زنان کنند [یعنی به مانند آنان خود را زینت می کنند]؛ و زنان با زنان ازدواج کنند.
و هنگامی که دیدی انسانها اموال خود را در غیراطاعت خدا مصرف میکنند و کسی مانع آنها نمیشود؛ و دیدی که افراد با دیدن کار و تلاش مؤمنانه [از آن تعجب می کنند] و به خدا پناه میبرند.
و دیدی که مداحی دروغین از اشخاص زیاد شود؛ و همسایه همسایه خود را اذیت میکند و از آن جلو گیری نشود؛ و دیدی که : کافران از صعوبت زندگی مؤمن، شاد می شوند؛ و دیدی مردم شراب را آشکار می آشامند، و برای نوشیدن آن کنار هم مینشینند و از خداوند متعال نمیترسند؛ و کسی که امر به معروف میکند خوار و ذلیل است.
و همچنین هنگامی که دیدی آدم بدکار در چیزی مورد ستایش ست که خداوند آن را دوست ندارد؛ و دیدی که اهل قرآن و دوستان آنها خوارند؛ و راه نیک بسته و راه بد باز است؛ و دیدی که انسان ها به زبان میگویند، ولی عمل نمیکنند.
و وقتی دیدی خانه کعبه تعطیل شده، و به تعطیلی آن دستور داده میشود؛ و مؤمن، خوار و ذلیل شمرده شود؛ بدعت و زنا آشکار شود؛ و مردم به شهادت و گواهی ناحق اعتماد کنند.
و دیدی که حلال حرام، و حرام حلال می شود؛ و دین بر اساس میل اشخاص معنی می شود، و کتاب خدا و احکام آن تعطیل می گردد؛ و جرأت بر گناه آشکار شود، و دیگر کسی برای انجام آن منتظر تاریکی شب نگردد.
و آنگاه که دیدی مؤمن نتواند نهی از منکر کند مگر در قلبش؛ و ثروت بسیار زیاد در راه خشم خدا خرج گردد؛ و سردمداران به کافران نزدیک شوند و از نیکوکاران دور شوند؛ و والیان در قضاوت رشوه بگیرند؛ و پستهای مهم والیان بر اساس مزایده است، نه بر اساس شایستگی.
و آن زمان که دیدی مردم را به تهمت و یا سوء ظن بکشند؛ و دیدی که مرد به خاطر همبستری با همسران خود مورد سرزنش قرار گیرد. و هنگامی که زن بر شوهر خود مسلط شود و کارهایی که مورد خشنودی شوهر نیست انجام میدهد و به شوهرش خرجی میدهد.
و همچنین آنگاه که دیدی سوگند های دروغ به خدا بسیار گردد؛ و آشکارا قماربازی شود؛ و مشروبات الکلی به طور آشکار بدون مانع خرید و فروش میشود.
و وقتی دیدی که مردم محترم توسط حاکمان قلدر خوار شوند؛ و نزدیک ترین مردم به فرمانداران آنانی هستند که به ناسزاگویی به ما، خانواده عصمت(ع)، ستایش شوند؛ و هر کس ما را دوست دارد او را دروغگو خوانده، و گواهی اش را قبول نمیکنند.
و آنگاه که دیدی مردم در گفتن سخن باطل و دروغ با هم رقابت می کنند؛ و شنیدن سخن حق بر مردم سنگین، ولی شنیدن باطل برایشان آسان است؛ و دیدی که همسایه از ترس زبان همسایه به او احترام میکند.
و وقتی دیدی حدود الهی تعطیل شود، و طبق هوی و هوس عمل گردد؛ و دیدی که مسجدها طلا کاری (زینت داده) شود؛ و دیدی که راستگوترین مردم نزد آنها مفتری و دروغگو است.
هنگامی که دیدی بدکاری آشکار شده، و برای سخن چینی کوشش میشود؛ و ستم و تجاوز شایع شده است؛ و غیبت، سخن خوش آنها شود و بعضی بعض دیگر را به آن بشارت دهند.
وقتی دیدی حج و جهاد برای خدا نیست؛ و سلطان به خاطر کافر، شخص مؤمن را خوار کند؛ و خرابی بیشتر از آبادی است؛ و معاش انسان از کم فروشی به دست میآید؛ و خون ریزی آسان گردد؛ و مرد به خاطر دنیایش ریاست میکند.
و هنگامی که دیدی مردم نماز را سبک شمارند؛ و انسان ثروت زیادی جمع کرده، ولی از آغاز آن تا آخر، زکاتش را نداده است؛ و قبر مردهها را بشکافند و آنها را اذیت کنند؛ و هرج و مرج بسیار شود؛ و مرد روز خود را با مستی به شب میرساند، و شب خود را نیز به همین منوال صبح می کند، و هیچ اهمیتی به آیین مردم ندهد.
آنگاه که با حیوانات آمیزش شود؛ و مرد به مسجد (محل نماز) میرود و وقتی برمیگردد لباس در بدن ندارد؛ [ یعنی لباسش را دزدیده اند.
هنگامی که دیدی حیوانات هم دیگر را بدرند؛ و دلهای مردم سخت، و دیدگانشان خشک، و یاد خدا برایشان گران است؛ و بر سر کسبهای حرام آشکارا رقابت میکنند؛ و دیدی که نمازخوان برای خودنمایی نماز میخواند؛ و فقیه برای دین خدا فقه نمیآموزد، و طالب حرام ستایش و احترام میگردد؛ و مردم در اطراف قدرتمندان هستند؛ و طالب حلال، مذمت و سرزنش میشود، و طالب حرام ، ستایش و احترام میگردد.
آنگاه که در مکه و مدینه کارهایی میکنند که خدا دوست ندارد، و کسی از آن جلو گیری نمیکند، و هیچ کس بین آنها و کارهای بدشان مانع نمیشود؛ و آلات موسیقی و لهو و لعب در مدینه و مکه آشکار گردد؛ و مرد سخن حق گوید و امر به معروف و نهی از منکر کند، ولی دیگران او را از این کار برحذر میدارند.
هنگامی که دیدی مردم به همدیگر نگاه میکنند [یعنی چشم همچشمی می کنند، یا معیارشان بر خوب و بد اعمال خدا نیست] ، و از مردم بدکار پیروی نمایند؛ و راه نیک پیرو ندارد؛ و مرده را مسخره کنند و کسی برای او اندوهگین نشود؛ و دیدی که : سال به سال بدعت و بدیها بیشتر شود؛ و مردم جز از سرمایه داران پیروی نکنند؛ و به فقیر چیزی را دهند که برایش بخندند، ولی در راه غیرخدا ترحم می کنند.
وقتی که دیدی علائم آسمانی آشکار شود، و کسی از آن نگران نشود؛ و مردم مانند حیوانات در انظار یکدیگر عمل جنسی انجام می دهند و کسی از ترس مردم از آن جلو گیری نمیکند؛ و انسان در راه غیر خدا بسیار خرج کند، ولی در راه خدا از اندک هم مضایقه دارد.
و آنگاه که دیدی عقوق پدر و مادر رواج دارد، و فرزندان هیچ احترامی برای آنها قائل نیستند، بلکه نزد فرزند از همه بدترند.
هنگامی که دیدی زنها بر مسند حکومت بنشینند و هیچ کاری جز خواسته آنها پیش نرود، و دیدی پسر به پدرش نسبت دروغ بدهد، پدر و مادر را نفرین کند و از مرگشان شاد شود؛ و دیدی که اگر روزی بر مردی بگذرد، و او در آن روز گناه بزرگی مانند بدکاری ، کم فروشی، و زشتی انجام نداده ناراحت است.
و وقتی دیدی قدرتمندان، غذای عمومی مردم را احتکار می کنند؛ و اموال خمس در راه باطل تقسیم گردد، و با آن قماربازی و شراب خواری شود، و به وسیله شراب بیمار را مداوا، و برای بهبودی، آن را تجویز کنند؛ و دیدی که مردم در امر به معروف و نهی از منکر و ترک دین بی تفاوت و یکسانند؛ و دیدی که سر و صدای منافقان برپا، اما صدای حق طلبان خاموش است؛ و دیدی که برای اذان و نماز مزد میگیرند؛ و مسجدها پر است از کسانی که از خدا نمی ترسند و غیبت هم می نمایند.
هنگامی که دیدی خورندگان اموال یتیمان ستوده شوند؛ و قاضیان بر خلاف دستور خداوند قضاوت کنند؛ و استانداران از روی طمع، خائنان را امین خود قرار دهند؛ و فرمانروایان میراث مستضعفان را در اختیار بدکاران از خدا بی خبر قرار دهند؛ و دیدی که بر روی منبرها از پرهیزکاری سخن میگویند، ولی گویندگان آن پرهیزکار نیستند.
و بالخره هنگامی که دیدی صدقه را با وساطت دیگران، بدون رضای خداوند، و به خاطر درخواست مردم بدهند؛ و دیدی وقت نمازها را سبک بشمارند؛ و همّت وهدف مردم شکم و شهوتشان است؛ و دنیا به آنها روی کرده است؛ و دیدی نشانههای برجسته حق ویران شده است؛ [این آخرالزمان است] در این وقت خود را حفظ کن و از خدا بخواه که از خطرات گناه نجاتت بدهد. (بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۵۲، ص۲۶۰ ـ ۲۵۶ ـ با تصرف اندک در متن.
این بود روایت امام صادق ( ع ) که به ذکر گوشهای از مفاسد جهان در آستانه قیام وانقلاب بزرگ حضرت مهدی (عج) فرا گیر خواهد شد.
و اما “علائم حتمی الوقوع” ظهور با استفاده از روایات معصومین علیه السلام، اندک است.
در روایتی امام صادق(ع) می فرمایند: «پیش از ظهور قائم(عج) پنج نشانه حتمی است: قیام یمانی، فتنه سفیانی، صیحه آسمانی، قتل نفس زکیه و شکافتن زمین و فرو رفتن عده ای در بیابان» (کمال الدین و تمام النعمه، شیخ صدوق ، ص۶۵۰)
همچنین امام صادق فرموده است: «وقوع ندا[ی آسمانی] از امور حتمی است؛ و سفیانی از امور حتمی است و یمانی از امور حتمی است و کشته شدن نفس زکیه از امور حتمی است و کف دستی که از افق آسمان برون آید از امور حتمی است. و سپس اضافه فرمودند: «و نیز وحشتی در ماه رمضان است که خفته را بیدار کند و شخص بیدار را به وحشت انداخته و دوشیزگان پرده نشین را از پشت پرده بیرون میآورد.» (غیبت نعمانی، با ترجمه غفاری، باب۱۴، ص۳۶۵)
امیرالمؤمنین(ع) از رسول خدا(ص) روایت نموده که فرمودند: «ده چیز است که پیش از قیامت حتماً به وقوع خواهد پیوست : فتنه سفیانی و دجال ، واقعه دخان [دود]، ظهور دابه، خروج قائم، طلوع خورشید از مغرب، نزول عیسی، خسوف در مشرق، خسوف در جزیره العرب، و آتشی که از مرکز عدن شعله میکشد و مردم را به سوی بیابان محشر هدایت میکند»(بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۵۲، ص۲۰۹ و غیبت شیخ طوسی، ص ۲۶۷)
امام محمد باقر(ع) فرموده است: « در کوفه، پرچمهای سیاهی که از خراسان بیرون آمده است، فرود میآید و وقتی مهدی(ع) ظاهر شد، برای بیعت گرفتن به سوی آن میفرستد.» (غیبت شیخ طوسی، ص۲۷۴)
برای اطلاع کامل از علائم و نشانه ها و اوضاع و احوال آخرالزمان شما را توصیه می کنیم به کتاب “نوائب الدهور فی علائم الظهور” نوشته مرحوم میرجهانی که در ۳ جلد نگاشته شده، و همچنین کتاب عصر ظهور نوشته علی کورانی مراجعه کنید.
مشاوره مذهبی ـ قم.
________________________________________
در مورد رجعت، با دید روایی، عقلی و اعتقادی توضیح دهید؟
دوست عزیز!
رجـعـت در لـغـت عـرب به معناى بازگشت است؛ و در اصطلاح، بر بازگشت گروهى از انـسـانـها پس از مرگ و پیش از روز رستاخیز اطلاق مى شود که همزمان با نهضت جهانى حضرت مهدى موعود (علیه السلام) صورت مى گیرد.
از دیدگاه اسلام و آیین هاى دیگر الهى، جوهره انسان را روح مجرد وى تشکیل مى دهد، که از آن بـه “نـفـس” نـیـز تـعبیر مى شود. نفس بعد از فناى بدن باقى مى ماند و به حیات جاودانه خود ادامه مى دهد.
از سـوى دیگر پروردگار بزرگ، از نظر قرآن، قادر مطلق است، و هیچ مانعى توانایى او را محدود نمى سازد.
بـا ایـن دو مـقدمه کوتاه، روشن مى گردد که مساله رجعت، از دیدگاه عقل، امرى است ممکن؛ زیـرا بـا انـدک تـامـلـى معلوم مى شود که بازگرداندن این گروه از انسانها، به مراتب از آفرینش نخستین آنان، سهل تر است. بـنـابـراین پروردگارى که در وهله اول آنان را آفریده است، بى تردید بر بازگرداندن مجدد آنان توانایى دارد. بر اساس منطق وحى، نمونه هایى از رجعت را در امتهاى پیشین نیز مى توان یافت.
قـرآن مـجـیـد در ایـن زمـیـنه مى فرماید: «واذ قلتم یا موسى لن نؤمن لک حتى نرى اللّه جهره فاخذتکم الصاعقه و انتم تنظرون ثم بعثناکم من بعد موتکم لعلکم تشکرون. یعنی آنـگـاه کـه گفتید اى موسى ما هرگز به تو ایمان نمى آوریم تا آن که خداوند بزرگ را آشکار ببینیم، پس صاعقه شما را دربرگرفت، در حالى که نگاه مى کردید. سپس شما را پس از مرگتان برانگیختیم، باشد که سپاسگزارى نمایید. بـقـره/۵۵ و۵۶)
و در جاى دیگر از زبان عیسى مسیح مى فرماید: «وأحى الموتى باذن اللّه» یعنی مردگان را به اذن خداى بزرگ زنده مى گردانم. (آل عمران/۴۹)
قرآن کریم نه تنها بر امکان رجعت صحه مى گذارد که وقوع و تحقق بازگشت جمعى از انسانها را، پـس از آن کـه از جـهـان رخـت بربستند، تایید مى کند.
قرآن در دو آیه ذیل به بازگرداندن گروهى از مردم پس از مرگ و پیش از برپایى قیامت، اشاره مى کند.
«وإذا وقـع القول علیهم أخرجنا لهم دابه من الارض تکلمهم إن الناس کانوا بایاتنا لایوقنون و یوم نحشر من کل امه فوجا ممن یکذب بایاتنا فهم یوزعون» یعنی چـون سـخن خدا بر آنان واقع شود، موجودى را از بین آنان بیرون مى آوریم که با مردم در باره این که گفتار ما را باور نداشتند، سخن گوید. و آن روز کـه از مـیـان هـر امـت, جـمـعـى از تـکذیب کنندگان آیات ما را برانگیزیم، پس آنان بازداشته خواهند شد. (نمل :۸۲ و ۸۳) بـراى زمـیـنـه سازى استدلال به این دو آیه شریفه بر مساله رجعت پیش از روز رستاخیز، شایسته اسـت نـکـات یـاد شـده در زیر مورد توجه قرار گیرد:
۱ـ مفسران اسلامى برآنند که این دو آیه پیرامون جریانات پیش از قیامت و نشانه هاى آن سخن مى گوید؛ چـنـانکه جلال الدین سیوطى در تفسیر الدرالمنثور از “ابن ابى شیبه” و او از “حذیفه” نقل مى کند که خروج دابه از حوادث پیش از قیامت است. (الدرالمنثور، ج۵، ص۱۷۷)
۲ـ تـردیدى نیست که در روز رستاخیز، همه انسانها محشور مى گردند، نه یک گروه معین از میان هر امت. قرآن در مورد عمومیت و فراگیر بودن حشر انسانها چنین مى فرماید: «ذلک یوم مجموع له الناس» یعنی آن روزى است که همه مردم، گرد آورده مى شوند.(هود/۱۰۳)
و در جـاى دیـگـر مـى فرماید: «ویوم نسیر الجبال و ترى الارض بارزه و حشرناهم فلم نغادر مـنـهم احدا» یعنی روزى که کوهها را به حرکت درآوردیم و زمین را آشکار ببینى و همه آنان را گردآورى نموده و هیچ کس را فرو گذار ننماییم.(کـهـف/۴۷)
بـنـابـراین، در روز قیامت همه افراد بشر برانگیخته مى شوند و این امر به جمع معینى اختصاص ندارد.
۳ـ آیـه دوم از دو آیـه مـذکـور، بـه بـرانگیخته شدن گروه خاص و جمع معینى از امتها تصریح مى نماید، نه همه انسانها؛ زیرا این آیه شریفه مى فرماید: «ویوم نحشر من کل أمه فوجا ممن یکذب بایاتنا» یعنی آن روز که از میان هر امت گروهى از تکذیب کنندگان آیات خود را برخواهیم انگیخت ـ گروهی از تکذیب کنندگان و نه همه انسانها و یا حتی همه تکذیب کنندگان.
نـتـیـجـه: از ایـن سـه مقدمه کوتاه، به خوبى روشن مى گردد که برانگیختن گروه خاصى از انـسانهاى تکذیب کننده آیات الهى، که از آیه دوم استفاده مى شود، حادثه اى است که پیش از برپا شدن قیامت روى خواهد داد. زیـرا حـشـر انـسانها در روز رستاخیز، شامل همه افراد بشر مى گردد و به گروه خاصى محدود نمى شود.
بـا ایـن بیان، روشنى گفتار ما مبنى بر بازگشت گروهى از انسانها پس از مرگ و پیش از برپایى رستاخیز، به ثبوت مى رسد، و این پدیده همان رجعت است. بـر همیـن اسـاس، اهل بیت پیامبر(علیه و علیهم السلام) که قرین قرآن و مفسران وحى الهى هستند، به روشنگرى در این زمـیـنـه بـرخـاسـتـند و ما براى رعایت اختصار، به دو روایت از آنان اکتفا مى کنیم:
امام صادق (ع) مى فرماید: «ایام اللّه ثلاثه: یوم القائم علیه السلام، و یوم الکره و یوم القیامه» یعنی ایام الهى سه روز هستند: روز قیام حضرت مهدى(ع)، روز رجعت و روزرستاخیز. و در جاى دیگر مى فرماید: «لیس منا من لم یؤمن بکرتنا» یعنی کسى که بازگشت مجدد ما را به دنیا نپذیرد از ما نیست. شـایـسـتـه اسـت در اینجا به دو نکته مهم اشاره کنیم:
۱ـ فلسفه رجعت: با اندیشه در انگیزه هاى رجـعـت، به دو هدف بلند از اهداف این پدیده برمی خوریم. یکى نشان دادن جلال و شکوه واقـعـى اسـلام و سـرافـکندگى کفر، و دیگرى دادن پاداش به انسانهاى با ایمان و نیکوکار و کیفر نمودن کافران و ستمگران.
۲ـ تـفـاوت بارز رجعت با تناسخ: تذکر این نکته لازم است که مساله رجعت از دیدگاه شیعه هرگز مـسـتـلـزم اعتقاد به تناسخ نیست. زیرا نظریه تناسخ بر انکار رستاخیز مبتنى است و جهان را در گردش دائمی مى داند که هر دوره اى تکرار دوره پیش از آن است.
بـر اسـاس این نظریه، روح هر انسانى پس از مرگ، بار دیگر به دنیا باز مى گردد و به بدن دیگرى منتقل مى شود. پـس اگـر روح در زمـان گـذشته از نیکوکاران بوده، در بدنى قرار مى گیرد که دوران بعد را با خـوشـى مى گذراند و اگر از بدکاران بوده، به بدنى منتقل مى شود که دوران بعد را با سختى ها سپرى خواهد کرد؛ و ایـن بـازگشت در حکم رستاخیز او است. این در حالی است که معتقدان به رجعت، به پیروى از شریعت اسلام، به قیامت و معاد ایمان دارند؛ بلکه بعضی از حکماء اسلامی انتقال یک روح جدا شده از بدن را به بدن دیگر محال مى دانند.
قائلین به رجعت تـنـهـا بـر آنـنـد که گروهى از انسانها، پیش از قیامت به این جهان باز مى گردند و پس از بـرآورده شـدن حـکـمتها و مصالح آن، بار دیگر به سراى جاودانى مى شتابند تا در روز رستاخیز، هـمـراه بـا دیـگـر انـسانها برانگیخته شوند؛ و هرگز یک روح، پس از جدا شدن از بدن، به بدین دیگرى منتقل نمى گردد.
برای مطالعه در این باره رجوع کنید به:
۱ـ کتاب “شیعه پاسخ مى دهد”.
۲- “رجعت یا دولت کریمه اهل البیت(ع)” استاد شیرازی.
۳- تفسیر نمونه، ج۱۵، ص۵۵۵، آیت الله مکارم شیرازی، در آدرس اینترنتی: http://www.makaremshirazi.org/books/persian/tafsir/j15/tna15027.htm#link281.
در صورت وجود پرسشی ما را مطلع نمایید.
مشاوره مذهبی ـ قم.
________________________________________
بعد از ظهور حضرت مهدی(عج) و شهادت ایشان، چه اتفاقی میافتد؟
دوست عزیز!
اگر چه دولت حقه و کریمه حضرت بقیهالله الاعظم(عج) تا پایان جهان ادامه خواهد داشت، اما در اینکه چند سال به طول خواهد انجامید، احادیث مختلفی در منابع اسلامی دیده می شود، از جمله ۵ و ۷ و ۹ و ۱۹ و ۴۰ و ۳۰۹ سال وارد شده است. طبق روایات، از پیامبران، حضرت اسماعیل صادق الوعد و عیسی و بعضی دیگر از انبیاء ـ علی نبینا و آله و علیهم السلام ـ و حضرت رسول اکرم ـ صلوات الله علیه و آله ـ و امیرالمؤمنین علی(ع) و امام حسین(ع) و سایرامامان معصوم(ع) و جمعی از اصحاب با وفای آنان و نیز اصحاب کهف و برخی دیگر رجعت خواهند کرد.
اما با بررسی روایات رجعت استفاده میشود که نخستین کسی که برای فرمانروایی جهان پس از شهادت حضرت مهدی(عج) رجعت می کند، حضرت امام حسین(ع) است. چنانکه امام صادق(ع) فرموده اند: «نخستین کسی که زمین برای او شکافته می شود، و به روی زمین رجعت می کند، حسین بن علی(ع) است.»
بر طبق روایات، امام حسین (ع) در اواخر حکومت امام زمان(عج) با اصحاب با وفایش رجعت می کنند، و پس از شهادت حضرت مهدی(عج)، امام حسین(ع) آن حضرت را غسل و کفن و حنوط نموده و به خاک می سپارد.
البته در برخی روایات دیگر آمده: چون قائم آل محمد(ص) از دنیا برود و یا شهید شود، چهل روز پس از آن قیامت برپا می گردد و مردگان از گورها به درآیند و برای حساب و جزای محشر آماده گردند.(ارشاد شیخ مفید، ترجمه ساعدی، ص ۷۰۸ _ نقل از کتاب یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان(عج)، نوشته علیرضا رجالی تهرانی، ص ۲۳۰.
اما “شیخ حر عاملی” در کتاب «ایقاظ» در این باره می نویسد: شاید چهل روز ایام رجعت باشد و این عدد اشاره به کمی دوران حضرتش باشد، چون مقدار زیاد را با عدد هفتاد و مقدار کم را با اعداد کمتر معرفی می کنند.
و یا اینکه هر روزی برابر هزار سال باشد، چنانکه می فرماید: “یک روز نزد پروردگار مثل هزار سال است که شما می شمارید.”
و شاید هم مراد از قیامت در این روایات، قیامت صغری یعنی رجعت باشد، و البته اطلاق قیامت بر رجعت مانعی ندارد و قیامت ممکن است بر هر دو اطلاق شود.(الایقاظ من الهجعه، شیخ حر عاملی، ترجمه احمد جنتی، ص ۴۰۰ _ نقل از همان).
مشاوره مذهبی ـ قم.
________________________________________
چه کنیم تا آقا امام زمان از ما شیعیان راضی شوند ؟
دوست عزیز!
با توجه به اینکه رضایت امام عصر(عج) در راستای رضایت الهی است، یعنی اگر امام(عج) از ما راضی باشند در واقع خداوند نیز از ما راضی است و رضایت امام همان رضایت خداوند است. لذا بهتر است سخن را ببریم بر روی رضایت الهی؛ و رضایت الهی محقق نشود مگر با گناه نکردن و نافرمانی نکردن او.
رسول گرامی اسلام(ص) در خطبه شعبانیه بهترین اعمال را در بهترین ماه خداوند یعنی ماه مبارک رمضان، گناه نکردن و دوری از معاصی می دانند.
کسی که همه سعی و تلاش او بر این باشد که گناه نکند، نور هدایت در دل او می تابد و باعث ترک خطاهای دیگر، و رشد و تعالی روحی و معنوی، و انجام واجبات و وظائف دیگر او می شود. حضرت علی(ع) می فرماید: «ما جفت الدموع الا لقسوه القلوب، و ما قست القلوب الا لکثره الذنوب» یعنی چشم ها گرفتار خشکی نمی شوند مگر در اثر قساوت قلب، و قلب گرفتار قساوت نمی شود مگر در اثر گناه زیاد. بحارالانوار، ج۷، ص۵۵)
بنابر این قدم اصلی در پاکسازی و تزکیه روح و نفس، گناه نکردن و دوری از گناه است. و قدم بعدی آن است که در صورت تخلف و انجام گناه، پس از آن فورا توبه نموده و از خداوند عذرخواهی نماید. در روایت آمده هر گناه مانند نقطه سیاهی است که بر روی صفحه سفید دل قرار می گیرد. این نقطه سیاه بوسیله توبه نیز پاک می شود. اما اگر گناهان کسی زیاد شود و به دنبال آن توبه نکند، صفحه سفید دل به صفحه ای سیاه تبدیل شده و مانع رسیدن و تابیدن نور هدایت بر قلب و دل می گردد. بنابر این پس از پاک کردن دل از سیاهی و زنگار گناه، شایسته است که آن را با فضائل اخلاقی آذین نموده و در هر موقعیتی سعی کنیم تا آن فضائل نیکو را به مرحله عمل در آورده، و آنقدر ادامه دهیم، تا بصورت ملکه درآمده و همه اعمال و افکار انسان مزین به آن فضائل گردد. در این راستا مطالعه در حالات و زندگی عرفا می تواند بسیار سودمند باشد.
یکی از راه های مؤثر و عملی برای تزکیه روح عمل به توصیه های صاحبان معنویت و رهسپردگان این راه است. از جمله توصیه های آنان که در روایات هم بدان اشاره شده است، عمل به آن چیزی است که در ذیل می آید:
۱٫مشارطه، آن است که با خود شرط کند تا سطح کیفی و کمی اعمال و افکار نیک و پسندیده را بالاتر برده و در مقابل، از کارها و افکار ناپسند خود بکاهد. ۲) مراقبه، آن است که در حین عمل و اجرا، مراقب و مواظب خود بوده تا به آن مقداری که با خود شرط کرده است ماتزم باشد. ۳) محاسبه، که هر فردی اعمال و رفتار و افکار خود را مورد حسابرسی قرار داده تا مشخص شود چه مقدار از آنها خوب و پسندیده ، و چه مقدار ناپسند و خارج از حد مجاز بوده اند. در ادامه به مراحل دیگری می توان اشاره نمود. منجمله این که در صورت تخلف و یا ارتکاب گناه، برای خود تنبیه و مجازاتی در نظر بگیرد، مانند اینکه شرط کند اگر تخلف کرد یک روز روزه بگیرد و یا صدقه بدهد و … . اما باید توجه داشت که این تنبیه و مجازات باید از اعتدال برخوردار باشد و به افراط و تفریط دچار نشود.
البته مطلب مهم و اساسی که قبلا هم به آن اشاره شد و نباید فراموش شود، گناه نکردن است. چه بسا فردی حتی اعمال مستحبی را نیز انجام می دهد، ولی در کنار آنها هم گناه می کند. عبادات و اعمال عبادی چنین شخصی اثر سازنده خود را از دست داده و بی اثر شده و بعبارتی از ارزش افتاده است.«انما یتقبل الله من المتقین» با توجه به مطالب فوق می بینیم که راه رسیدن انسان به تکامل، پوشیده شده است از مبارزه با هوای نفس و تمایلات نفسانی، و بهترین وسیله در این مسیر، ذکر و یاد خداوند و اطاعت از او ، و صبر بر اطاعت و دوری و اجتناب از گناه است، که هر چه صبر و تحمل انسان برای خداوند بیشتر باشد، او از درجه و رتبه بالاتری برخوردار است. کلام آخر اینکه اولا، در هر لحظه و در هر قدم بر خداوند توکل نموده و هر چه می خواهید از او طلب نمائید. و ثانیا، کار را قدم به قدم آغاز کنید، و انتظار معجزه نداشته باشید، اگر چه خدا معجزه هم برای بنده اش می کند. در مسیر که قرار گرفتید، غم به دل راه ندهید. مهم در مسیر بودن است، چه به هدف برسیم یا نرسیم، پیروزیم.
امیدواریم بیش از پیش امام عصر(عج) و خداوند متعال از ما راضی باشند.
مشاوره مذهبی ـ قم.
________________________________________
تاریخچه و هدف بنای مسجد جمکران چیست و به چه علتی دارای حرمت است؟
دوست عزیز!
در باره مسجد مقدس جمکران ماجرای معروفی نقل شده که متذکر می شویم.
بر طبق نقل مشهور، شخصی به نام شیخ “حسن بن مثله جمکرانی” می گوید: من شب سه شنبه، ۱۷ ماه مبارک رمضان سال ۳۷۳ هجرى قمرى در خانه خود خوابیده بودم که ناگاه جماعتى از مردم به در خانه من آمدند و مرا از خواب بیدار کردند و گفتند: برخیز و مولاى خود حضرت مهدى علیه السلام را اجابت کن که تو را طلب نموده است.
آنها مرا به محلى که اکنون مسجد جمکران است آوردند، چون نیک نگاه کردم، تختى دیدم که فرشى نیکو بر آن تخت گسترده شده و جوانى سى ساله بر آن تخت، تکیه بر بالش کرده و پیرمردى هم نزد او نشسته است، آن پیر، حضرت خضر علیه السلام بود که مرا امر به نشستن نمود، حضرت مهدى علیه السلام مرا به نام خودم خواندند و فرمودند: “برو به حسن مسلم (که در این زمین کشاورزى می کند) بگو: این زمین شریفى است و حق تعالى آن را از زمین هاى دیگر برگزیده است، و دیگر نباید در آن کشاورزى کند. ”
عرض کردم: یا سیدى و مولاى! لازم است که من دلیل و نشانه اى داشته باشم و گرنه مردم حرف مرا قبول نمی کنند، آقا فرمودند: “تو برو و آن رسالت را انجام بده، ما نشانه هایى براى آن قرار می دهیم، و همچنین نزد سید ابوالحسن (یکى از علماى قم ) برو و به او بگو: حسن مسلم را احضار کند و سود چند ساله را که از زمین به دست آورده است، وصول کند و با آن پول در این زمین مسجدى بنا نماید …”.
چون به راه افتادم، چند قدمى هنوز نرفته بودم که دوباره مرا باز خواندند و فرمودند: “بزى در گله جعفر کاشانى است، آنرا خریدارى کن و بدین مکان آور و آنرا بکش و بین بیماران انفاق کن، هر بیمار و مریضى که از گوشت آن بخورد، حق تعالى او را شفا دهد”.
حسن بن مثله جمکرانى مىگوید: من به خانه بازگشتم و تمام شب را در اند یشه بودم، تا اینکه نماز صبح را خوانده و به سراغ على المنذر رفتم و ماجراى شب گذشته را براى او نقل کردم و با او به همان مکان شب گذشته رفتیم، و در آنجا زنجیرهایى را دیدیم که طبق فرموده امام علیه السلام حدود بناى مسجد را نشان می داد.
سپس به قم نزد سید ابوالحسن رضا رفتیم و چون به در خانه او رسیدیم، خادم او گفت: آیا تو از جمکران هستى؟ به او گفتم: بلى! خادم گفت: سید از سحر در انتظار تو است. آنگاه به درون خانه رفتیم و سید مرا گرامى داشت و گفت: اى حسن بن مثله من در خواب بودم که شخصى به من گفت: حسن بن مثله، از جمکران نزد تو می آید، هر چه او گوید، تصدیق کن و به قول او اعتماد نما، که سخن او سخن ماست و قول او را رد نکن.
از هنگام بیدار شدن تا این ساعت منتظر تو بودم، آنگاه من ماجراى شب گذشته را براى وى تعریف کردم، سید بلافاصله فرمود تا اسب ها را زین نهادند و بیرون آوردند و سوار شدیم، چون به نزدیک روستاى جمکران رسید یم، گله جعفر کاشانی را دیدیم، آن بز از پس همه گوسفندان می آمد، چون به میان گله رفتم، همینکه بز مرا دید به طرف من دوید، جعفر سوگند یاد کرد که این بز در گله من نبوده و تاکنون آنرا ندیده بودم، به هر حال آن بز را به محل مسجد آورده و آن را ذبح کرده و هر بیمارى که گوشت آن تناول کرد، با عنایت خداوند تبارک و تعالى و حضرت بقیه الله ارواحنا فداه شفا یافت.
ابو الحسن رضا، حسن مسلم را احضار کرده و منافع زمین را از او گرفت و مسجد جمکران را بنا کرد و آن را با چوب پوشانید.
سپس زنجیرها و میخ ها را با خود به قم برد و در خانه خود گذاشت، هر بیمار و دردمندى که خود را به آن زنجیرها می مالید، خداى تعالى او را شفاى عاجل می فرمود، پس از فوت سید ابوالحسن، آن زنجیرها ناپدید شد و دیگر کسى آنها را ندید. تلخیص از کتاب نجم الثاقب، ص ۳۸۳ تا ۳۸۸)
در مورد هدف از بنای این مکان، مطلب قابل اعتمادی در منابع معتبر ذکر نشده است. ضمنا در فضیلت این بنای مقدس نیز شاید همین بس باشد که این مسجد تنها مسجدی است که به امر مبارک حضرت صاحب الزمان(عج) بنا گردیده و از طرفی توصیه به خواندن نماز در آن شده است.
علمای ربانی و عرفای بالله در این مسجد کراماتی دیده اند و احیانا توفیقاتی یافته اند که در فضیلت آن همین نکته بس است. توجه سیل خروشان مشتاقان مردم و منتظران آن حضرت صلوات الله علیه نیز خود نشان فضیلت این مسجد مقدس است.
پیروز باشید.
مشاوره مذهبی ـ قم.
________________________________________
منابع:
۱- جی. آ بویل- ت: حسن انوشه – تاریخ ایران از آمدن سلجوقیان تا فروپاشی دولت ایلخانان- پژوهش دانشگاه کمبریج- امیرکبیر ۱۳۸۱- ص ۲۷۷
۲- همان منبع
۳- منبع- ص۲۷۱
۴- همان منبع- ص ۴۰۰
۵- همان منبع- ص ۴۰۱
۶- همان منبع- ص ۴۱۲
۷- علاءالدین عطا ملک محمد جوینی در سال ۶۵۸ق- تصحیح: محمدبن عبدالوهاب قزوینی- تاریخ جهانگشای جوینی – دنیای کتاب- ۱۳۸۲- ص۱۸۶
۸- همان- ص ۱۸۸
۹- جی آ بویل- از آمدن سلجوقیان تا…- ص ۴۱۳
۱۰- جوینی- تاریخ جهانگشا- ص۱۹۶
۱۱- جی آ بویل- از آمدن سلجوقیان تا…- ص ۴۱۱
۱۲- جوینی- تاریخ جهانگشا- ص۲۱۰
۱۳- همان- صص۲۲۳ و ۲۲۲
۱۴- همان- ۲۲۴
۱۵- همان-صص ۲۲۶و۲۲۵
۱۶- جی آ بویل- از آمدن سلجوقیان تا…- ص ۴۳۲
۱۷- جوینی- تاریخ جهانگشا- ص۲۲۷
۱۸- همان منبع- ص۲۲۹
۱۹- همان منبع- ص۲۳۹
۲۰- همان منبع- ص۲۴۰
۲۱- همان منبع- ص ۲۴۳
۲۲- پژوهش از دانشگاه کمبریج- ت: دکتر یعقوب آژند- تاریخ ایران دوره تیموریان- جامی- ۱۳۸۲- صص۳۱۰و ۳۰۹
۲۳- همان منبع- صص ۳۱۱و۳۱۰
۲۴- کسروی احمد- مشعشعیان مدعیان دروغین امام زمان- انتشارات فردوس۱۳۷۸- صص۳۱ و۳۰
۲۵- همان منبع- صص۳۲و۳۱
۲۶- همان منبع- ص ۴۰
۲۷- پژوهش از دانشگاه کمبریج- تاریخ ایران دوره تیموریان- ص۳۱۴
۲۸- کسروی- مشعشعیان مدعیان دروغین…- ص۴۱
۲۹- همان منبع- ص ۴۵
۳۰- قاضی احمد غفاری قزوینی- تاریخ جهان آرا۹۷۵ ق- ص ۲۷۲
……………………………………………………………………………………
راز عدد ۳۱۳ و نقش آن در تحقق ظهور امام زمان(عج)
پژوهشکده مهدویت در کتاب «مهدویت، پرسشها و پاسخها» به برخی از شبهات این گونه پاسخ میدهد:
-امام زمان(عج) آمدنی است یا آوردنی؟ چرا امام زمان(عج) ظهور نمیکند؟
باید توجه داشت که اصل ظهور و آمدن امام مهدی(عج) و پر کردن زمین از عدل و داد، از وعدههای الهی است و خداوند هرگز بر خلاف وعدهاش عمل نمیکند، بنابراین ظهور حتماً اتفاق خواهد افتاد، چیزی نمیتواند مانع شود؛ پس تا این حد را نمیتوان آمدنی دانست و کسی نمیتواند آن را تغییر دهد.اما اینکه امام زمان(عج) چه وقت ظهور میکند، زود یا دیر، این به دست مردم و بسته به شرایط است، هر چه شرایط زودتر فراهم شود، امام سریعتر ظهور میکند.همین طور با تأخیر شرایط، ظهور نیز به تأخیر میافتد، از این لحاظ میتوان گفت حضرت آوردنی است و برای تعجیل ظهورش باید تلاش کرد.
اما کی و چه وقت مردم به این عقیده و بینش میرسند؟ وقتی به این نتیجه میرسند که تمام حکومتها و گرایشها را تجربه کنند و همه مدعیان با انواع تفکر، به مرور زمان بر سر کار آیند و نارسایی و ناتوانی همگی آنها برای مردم آشکار شود.
از این رو در روایات آمده است: «دولت مهدی آخرین دولت است» تا عدهای نگویند اگر قدرت دست ما بود ما هم میتوانستیم، وقتی مردم از تمام مکتبها و حکومتها قطع امید کردند (چنان که این اتفاق در غرب در حال وقوع است)، خواهان منجی الهی میشوند و این ظرفیت را در خود ایجاد میکنند که هر چه منجی الهی گوید، با جان و دل بپذیرند و به جا آوردند، چنین جامعهای، جامعه منتظر است و با چنین شرایطی میتوان توقع ظهور داشت.
*راز ۳۱۳ و نقش آن در تحقق ظهور
-آیا امام زمان(عج) هنگامی که ۳۱۳ یار داشته باشد ظهور میکند؟
در روایتی جناب عبدالعظیم حسنی از امام جواد (ع) نقل میفرمایند: «۳۱۳ نفر از اصحاب امام مهدی(عج) به تعداد اهل بدر، از طرف زمین به سوی حضرت میآیند و اطرافش جمع میشوند… وقتی این عده از اهل اخلاص جمع شوند، خداوند امرش را آشکار میکند».
برخی براساس این روایت معتقدند: اگر امام زمان(عج) فقط ۳۱۳ یار مخلص داشته باشد، ظهور میکند، اما حقیقت آن است که تکمیل شدن این تعداد یار برای امام مهدی(عج) تنها شرط و علت تامه برای ظهور نیست، بلکه یکی از شرایط ظهور، وجود یاران است.
ظهور امام مهدی(عج) شرایط دیگری مانند آمادگی و استقبال جهانی نیز دارد بنابراین زمینه ظهور و حکومت جهانی فقط وجود یاران نیست.
*رابطه ظلم و ظهور/ظلم و ستم باعث ظهور میشود؟
-با وجود این همه ستم و فسادی که در دنیا رایج شده و خود امام زمان(عج) هم شاهد آن هستند، چرا ظهور نمیکنند؟ امام عصر وقتی بیاید ظالمان و مستکبران را نابود میکند؛ اما چرا این کار وقتی صورت میگیرد که جهان پر از ظلم شود؟ مگر پیشگیری بهتر از درمان نیست؟
باید توجه داشت که آنچه موجب ظهور امام زمان(عج) میشود، آمادگی مردم برای پذیرش حکومت امام و همچنین وجود یاران مخلص و فداکاری است که دستورهای امام را دقیقاً اجرا کنند و در این راه از هیچ کوششی فروگذاری نکنند.
بنابراین وجود ستم و پر شدن عالم از آن، باعث ظهور نمیشود، آری، در روایات آمده که حضرت زمانی ظهور میکند که زمین پر از ستم شود، اما معنای این روایتها این نیست که پر شدن جهان از ظلم و ستم، علت ظهور است، بلکه میفرماید: هنگام ظهور وضع جهان چنین خواهد بود و حضرت در اوج بیداد و ستم ظهور خواهد کرد، به عبارت دیگر، این احادیث گویای اوضاع جهان در زمان ظهور است، نه بیان کننده علت ظهور.
پس اگر بخواهیم ظهور هر چه سریعتر اتفاق بیفتد، باید زمینه پذیرش حکومت عدل امام مهدی(عج) را در خود و جامعه به وجود آوریم و به جایی برسیم که بدانیم به جز امام زمان(عج) کسی نمیتواند ما را به نیکبختی برساند و هر چه امام امر کند، به سود ماست؛ گرچه این عدالت مهدوی، گاه به ضررمان نیز تمام شود، البته پر شدن جهان از ستم نیز انسان را برای هر چه زودتر به نتیجه رسیدن، یاری میرساند.
نکته بعد این که باید دریابیم پیشرفت صنعت و علم، بدون معنویت و انسانیت، به تنهایی نمیتواند برای مردم عدالت و سعادت بیاورد؛ بلکه انسانی الهی لازم است تا به کمک علم و هدایت او، نیازهای واقعی بشر پاسخ گفته شود و او راه سعادت را به همه نشان دهد، بنابراین برای ظهور حضرت مهدی(عج) آمادگی عمومی جامعه برای حقپذیری و ظلم ستیزی آنان و فراهم شدن یاران مخلص و فداکار، ضروریترین شرط ظهور است و در غیر این صورت، امام به تنهایی نمیتواند کاری انجام دهد؛ چنان که ائمه گذشته نتوانستند جامعه را اصلاح کنند.
پس مهم، فراهم شدن زمینه ظهور است که در رأس آنها، آمادگی جامعه انسانی برای پذیرش دولتی کاملاً حقگرا و ظلم ستیز، بر اساس فرمانهای الهی قرار دارد؛ و گرنه هر اندازه هم بیداد زیاد باشد، امام ظهور نخواهد کرد؛ چون زمینه ظهور فراهم نشده است و ایشان نمیتواند برنامه الهی خود را اجرا کند.
با توجه به مطالب یاد شده، روشن شد که برای تسریع در ظهور امام زمان باید یاوران مخلص و توانمندی تربیت شوند و در فضای جامعه و در سطح بینالملل، نام و یاد حضرت گسترش یابد و فرهنگ مهدویت تبلیغ شود تا مردم مشتاق و آماده پذیرش حکومت عدل جهانی امام مهدی(عج) شوند.
مدت برقراری عدالت در زمان ظهور
*آیا هنگام ظهور امام زمان(عج) برای برقراری عدل و قسط در تمام جهان، زمانی طولانی لازم است؛ چند سال؟
-حرکت اصلاحی حضرت را بعد از ظهور و قیام، به دو مرحله میتوان تقسیم کرد:
الف) مرحله جنگ و مبارزه
ب) مرحله ارشاد و تبلیغ
مرحله اول (جنگ و مبارزه): طبیعی است که با قیام حضرت، ستمگران به دشمنی برخاسته، بیتوجه به سخنان منطقی امام، میخواهند این حرکت را که به ضرر منافع جاهطلبانه آنهاست، در نطفه خفه کنند، بنابراین سران کفر و فساد، زبانی جز شمشیر و جنگ نمیشناسند و اصولاً برای گفتوگو و کشف حق نیامدهاند، پس حضرت در ابتدا مجبور است با آنان برخورد مسلحانه کند و دست آنها را از قدرت و اموال مظلومان کوتاه گرداند، از روایات چنین استفاده میشود که این مرحله بیش از هشت ماه طول نمیکشد و پس از آن تمام جهان به تسخیر حضرت در میآید، آتش جنگ و مبارزه خاموش میشود.
مرحله دوم (ارشاد و تبلیغ): بعد از سرنگونی سران کفر و فساد، که منطقی جز زور نمیشناختند، نوبت به مردم عادی میرسد که اهل منطق و استدلال هستند و از پذیرش حق امتناع ندارند، در این مرحله، دیگر حضرت به زور متوسل نمیشود و از کسی نمیخواهد که به زور چیزی را بپذیرد، بلکه حقیقت دین را تبلیغ میکند و هر کس از هر مکتبی دلیل بخواهد، با مبانی اعتقادی دین خودش، جواب او را میدهد. به این صورت، مردم با شنیدن دلایل کافی و قطعی امام، به ایشان ایمان میآورند. در روایتی، امام باقر(ع) میفرماید: حضرت مهدی بعد از ظهور، با پیروان تورات بر اساس تورات، و با پیروان انجیل طبق انجیل، و با اهل زبور طبق زبور و با مسلمانان بر اساس قرآن حکم میکند.طبیعی است که این مرحله زمان بیشتری میبرد، در روایات، به مدت زمان این مرحله اشاره نشده است، اما چون تبلیغ به زمان احتیاج دارد که فرد بشنود، تحقیق و فکر کند و نتیجه بگیرد، از این رو مدتی طول میکشد تا همه زمین دین حق را بپذیرند و همه جهان مسلمان شوند؛ اما در این مدت، امنیت و آسایش و عدالت برقرار است؛ و بحث علمی و عقیدتی آزاد و منطقی، به جنگ و ناامنی نیاز ندارد.
ابزار تشکیل حکومت مهدوی چیست؟
*بر اساس روایات، امام زمان(عج) و یارانش بعد از ظهور با چه اسلحهای نبرد میکنند؟
آنچه در متن روایات آمده این است که حضرت و یارانش با شمشیر قیام میکند و غیر از سیف (شمشیر) چیز دیگری بیان نشده است، اما اینکه منظور از شمشیر چیست، چند نظر وجود دارد:
۱- منظور از شمشیر، قیام مسلحانه است و گفتن شمشیر کنایه از جنگ و مبارزه است و سلاح خاص مد نظر نیست؛ بنابراین در هر زمان ظهور کند با ابزار آن زمان جنگ خواهد کرد.
۲- منظور شمشیر معمولی است؛ زیرا قبل از ظهور تمام سلاحهای پیشرفته در اثر جنگهای فراوان تمام میشود، چیزی جز سنگ و چوب و شمشیر نمیماند و یا در سایه پیشرفت عقل بشر، خود انسانها سلاحها را نابود میکنند و چیزی جز سلاح سرد نمیماند.
۳- منظور شمشیر معمولی است؛ یعنی خود حضرت شمشیر پیامبر(ص) یا امیرالمومنین (ع) را دارد، لذا از سلاحهای کشتار جمعی که همه را با هم از بین میبرد و نظامی و غیر نظامی نمیشناسد، استفاده نمیکند و این خود نشان عدالت ایشان است، اما اینکه چگونه میتوان با شمشیر در مقابل سلاحهای پیشرفته مبارزه کرد، باید گفت یا معجزه است؛ یعنی قدرت اصلی حضرت، قدرتی معنوی و فوق طبیعی است؛ چنان که در روایات آمده که هر جا حضرت حرکت کند قبل از ایشان ترس بر آن جا مستولی شده، کسی جرأت کاری را نمییابد.
بنابراین با آنکه سلاحها وجود دارد، کسی جرأت به کارگیری آن را نمییابد؛ یا به طور طبیعی است؛ یعنی با آنکه سلاحها وجود دارد، ولی به کارگیری آن به سوخت (نفت و بنزین) احتیاج دارد و در آن زمان این سوختها از دسترس بشر خارج میشود، بنابراین حضرت(عج) به سلاحهای مدرن احتیاجی نخواهد داشت.
نشانهای از حضرت موسی(ع) که صاحب امر(عج) آن را در دست دارد
*آیا امام زمان(ع) عصا هم دارند؟
در روایات آمده است که حضرت مهدی(عج) با میراث پیامبران خدا میآید که یکی از آنها عصای حضرت موسی (ع) است، حضرت علی(ع) فرمودند: جهان پر از هرج و مرج میشود؛ افق زندگی تیره و تار میشود؛ در این موقع مهدی ما میآید، در حالیکه پیراهن آدم در تن او، انگشتر حضرت سلیمان در انگشت او و عصای حضرت موسی (ع) در دست اوست.
قرآن کریم، عصای موسی را معجزه آن حضرت معرفی کرده است که با آن دشمن را میترساند و کارهای گوناگونی انجام میداد، حضرت مهدی(عج) نیز طبق روایات، همچون موسی(ع) آن را به کار میبرد، بنابراین عصای موسی(ع) از جمله نشانههای الهی است که به حضرت مهدی(عج) به ارث میرسد، نه اینکه وسیلهای معمولی برای راه رفتن و تکیه دادن باشد.
نخستین سخن امام زمان(عج) در لحظه ظهور
*محل وقوع ظهور کدام کشور است؟
بر اساس روایات، محل ظهور حضرت و اعلام آن به جهانیان، مکه معظمه است، در این خصوص روایات زیادی وارد شده که به یک نمونه اشاره میکنیم: امام باقر(ع) در این خصوص فرمودهاند: چون امام مهدی(عج) قیام کند، به مسجدالحرام میرود و پشت به کعبه میایستد و ۳۱۳ مرد نزد او حاضر میشوند و نخستین سخنی که به زبان جاری میکند، این آیه است: «بَقِیَّهُ اللّهِ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ»، نیز بر پایه روایات دیگر، حضرت در مسجد الحرام ضمن اعلام ظهور، خود را به جهانیان معرفی و همگان را به پیروی از خود و پذیرش دین الهی دعوت میکند.
*امام زمان(عج) کجا ظهور میکنند و آیا از همان ابتدا دست به قیام میزند؟ چرا و چه موقع به شهر قم خواهد آمد؟
امام مهدی(عج) در مکه ظهور میکنند و بنا بر نظر مشهور، در همان موقع قیام میکند، ولی برای تشریف فرمایی ایشان به شهر مقدس قم روایت معتبری وجود ندارد.
البته در روایات ائمه اطهار (ع) از شهر مقدس قم و مردم با فضیلت این سرزمین، خصوصاً در عصر غیبت به بزرگی یاد شده است؛ از جمله این حدیث:
عفان بصری میگوید: امام صادق(ع) به من فرمود: «آیا میدانی که قم را به چه سبب «قم» نامیدهاند؟» گفتم: «خدا و پیامبر و شما داناتر هستید»، فرمود: «از این جهت قم نامیده شد که اهل آن در اطراف قائم آل محمد (ص) گرد میآیند و در رکاب او قیام و او را یاری میکنند و در یاری او استقامت میورزند».
چگونه لحظه ظهور را تشخیص دهیم/علائم حتمی ظهور
*در زمان ظهور امام زمان (عج) جهانیان چگونه از آمدن ایشان باخبر میشوند؟
ظهور امام مخفیانه نیست تا ابتدا افراد خاصی بدانند و بعد به سایرین خبر دهند؛ بلکه وقتی ظهور اتفاق بیفتد، همه مردم دنیا از آن مطلع میشوند، به همین دلیل به ما گفته شده؛ خبر ظهور را از کسی قبول نکنید؛ زیرا اگر ظهور اتفاق بیفتد همه میفهمند و احتیاجی به خبر دادن نیست.
اما اینکه چگونه ممکن است همه با هم بفهمند؟ در پاسخ میگوییم: یکی از علامتهای ظهور امام زمان(عج) ندای آسمانی است، همه مردم جهان آن را خواهند شنید و حتی کسانی که خواب هستند بیدار شده، آن را میشنوند و از آن پس نام امام زمان(عج) بر سر زبانها میافتد و همه باخبر میشوند.علاوه بر این، علامتهایی مانند قیام فرد پلیدی به نام سفیانی و نیز فرد باتقوایی به نام یمانی نیز در چند ماه قبل از ظهور اتفاق میافتد و مردم را آماده ظهور میکند.
*آیا خود امام زمان(عج) مایل و منتظر ظهور است؟
ـ باید بدانیم که امام زمان(عج) از همه ما بیشتر آرزوی ظهور دارد و برای آن دعا میکند و بارها به شیعیان نیز فرمودهاند: برای تعجیل در ظهورم دعا کنید، آن حضرت با دیدن این همه ظلم و فساد، بیش از ما ناراحت میشود و منتظر روزی است که بتواند عدالت و معنویت و اسلام را در تمام جهان حکمفرما کند.
طبق روایت امام صادق(ع)، منظور از مضطر (ناچار) در آیه ۶۲ سوره نمل، امام زمان(عج) است؛ یعنی ایشان در دوران غیبت در حال ناچاری به سر میبرند و هر آن منتظر پایان این دوران است.
*امام زمان(عج) هنگام ظهور به چه زبانی صحبت میکنند؟
برای نوع گویش امام مهدی(عج) دلیل و مدرک خاصی نداریم، اما بر اساس روایات مربوطه، امام معصوم به همه زبانها آگاه است و با هر کس به زبان خودش سخن میگوید؛ مقتضای امامت نیز همین است، ضمن آنکه حضرت مهدی(عج) در زمان غیبت و در تشرفات نیز به زبان شخص مخاطب سخن گفته است؛ زیرا مقتضای ایجاد ارتباط کلامی نیز همین است.
آری، شاید با توجه به اینکه زبان قرآن و سنت (زبان اسلام) عربی است، در حکومت جهانی حضرت مهدی(عج) نیز زبان رسمی زبان عربی باشد (همان گونه که در دنیای امروز انگلیسی، زبان بینالمللی است) و همه مردم یا غالب آنها به زبان عربی آشنا خواهند شد.
*آیا میتوان وقت ظهور را پیشبینی کرد؟
ظهور امام زمان(عج) به اراده الهی بستگی دارد که در صورت فراهم بودن شرایط، به دستور خداوند تحقق میباید، بنابراین تاریخ آن را فقط خداوند میداند و هیچکس نمیتواند تاریخ دقیق آن را پیشبینی کند، در روایات بیان شده که هر کس وقتی را برای ظهور مشخص کند، دروغگوست.«مهزم اسدی» از امام صادق(ع) پرسید: فدایت شوم! ظهور قائم آل محمد(عج) و تشکیل دولت حق که در انتظارش هستید، طول کشید؛ این امر کی تحقق خواهد یافت؟.
حضرت(ع) فرمود: تعیینکنندگان وقت ظهور دروغ گویند؛ عجلهکنندگان هلاک میشوند و کسانی که تسلیم هستند، نجات مییابند.
خود امام زمان(عج) در این باره فرمودهاند: ظهور فرج، به اراده خداوند متعال بستگی دارد و کسانی که برای ظهور وقت تعیین میکنند، دروغگو هستند.بنابراین هیچ کس نمیتواند زمان ظهور را پیشبینی کند، البته ما باید همیشه و در هر لحظه منتظر ظهور باشیم و از عجله، تعیین وقت و گوش سپردن به سخن کسانی که وقت مشخص میکنند، بپرهیزیم و همواره تسلیم امر خداوند باشیم.
*آیا ظهور نزدیک است؟
در این که ما در دوره آخرالزمان به سر میبریم، تردید نداریم؛ اما در چه مقطعی از آخرالزمان، معلوم نیست و تحقق نشانههای عمومی ظهور، دلیل بر تحقق شرایط ظهور نیست؛ زیرا در نشانههای عمومی، چون علایم، غیر حتمی و دارای مراتباند، احتمالهای دیگری هم وجود دارد، امیدواریم که انشاءالله ظهور حضرت نزدیک باشد.
*آیا امام زمان(عج) جمعه ظهور میکند؟
روز جمعه از چند جهت اختصاص به امام زمان(عج) دارد: یکی آنکه ولادت حضرت در آن روز بوده و دیگر آن که ظهور آن حضرت در روز جمعه خواهد بود، ولی وقوع ظهور در روز جمعه امری قطعی نیست؛ اگر چه طبق بعضی از روایات، ظهور در روز جمعه خواهد بود.
*چرا امام زمان(عج) در روز جمعه ظهور میکنند؟
اولاً، حکمت بعضی مسائل برای ما روشن نیست و ممکن است در آینده روشن شود.
ثانیاً، از نظر اسلامی، جمعه عید است و شرافت بسیاری دارد، از این جهت مناسبت دارد که ظهور مهدی(عج) که از اشرف حوادث عالم است، در چنین روز شریفی واقع شود، همانگونه که میلاد با سعادتش در جمعه واقع شده است، زیارت آن حضرت در روز جمعه مستحب به شمار میرود و سفارش شده است.
ثالثاً، مسئله وقوع ظهور در روز جمعه، امری قطعی و تغییرناپذیر نیست.
هنگامی که امام زمان(عج) ظهور میکند دنیا چگونه خواهد بود؟
بیشک مهمترین مأموریت امام زمان(عج) برپایی حکومت عدل الهی در سراسر جهان است، این مهم که همواره آرزو و آمال همه صالحان گذشته نیز بوده، بدون ایجاد تحول بنیادین در عرصههای مختلف سیاسی، اقتصادی، رسانههای ارتباطی و .. امکان پذیر نیست.
مشکل عمده بشر در جهان امروز فقدان دیانت و معنویت و گسترش ظلم و فساد است و تا زمانی که دین و تفکر دینی در اذهان مردم دنیا درونی نشود، هیچ تعهد و ارزش اخلاقی و رفتاری در عرصههای سیاسی و اجتماعی، تضمین نخواهد شد.
عدالت، کلید اصلی حل معضلات بشر است، این کلید خود به تحول بنیادین در حوزه تفکر و اندیشه جمعی امروز نیاز دارد، علت هم این است که عدالت در حوزه رویکرد رفتارهای اجتماعی نمود پیدا میکند و زیر بنای آن تصحیح نگرشها و اندیشههاست، زیرا بدون تصحیح نگرشها، هیچ رفتار و رویکرد رفتاری چه در حوزه فردی و چه اجتماعی قابل اصلاح و دوام نخواهد بود، از این نظر انقلاب حضرت، تحولی فکری و فرهنگی را در پی دارد که عدالت اجتماعی در همه ابعاد ثمره شیرین آن به شمار میآید.
بنابراین جهان عصر ظهور، در فضای حکومت صد در صد دینی سیر میکند و در پرتو چنین حکومت دینی و قرآنی، همه خواستههای سیاسی، امنیتی، اقتصادی و … جامعه بر محور عدالت دینی تامین میشود، به همین دلیل در قرآن و روایات مأموریت اصلی حضرت حاکمیت و غلبه مطلب دین اسلام در همه شئون جامعه معرفی شده است، پس این مهمترین تفاوت آن عصر با جهان امروزی است که قابل مقایسه نخواهد بود و تفاوت این دو از زمین تا آسمان است.
*اسلام بعد از ظهور امام زمان (عج) چه جایگاهی دارد؟
آنچه از آیات قرآن به دست میآید، این است که اسلام بر تمام ادیان غالب خواهد شد و در زمین مستقر و پابرجا میشود، تصریح بسیاری از روایات هم این است که در زمان مهدی(عج) دین اسلام همه کره زمین را فرا میگیرد و بر همه ادیان جهان پیروز خواهد گردید.
بعد از ظهور آن حضرت همه چیز پیشرفت میکند، مثلاً درهای دانش بیکران الهی به روی او گشوده میشود، آن هم نه تنها به آن اندازه که بر پیامبران و اولیا گشوده شد، بلکه بیش از ۱۳ برابر آن چه آنان از دانش بهره داشتهاند، مردم نیز استقبال بیشتری به فراگیری دانش نشان خواهند داد.
در حکومت مهدی(عج)، مردم به طور بیسابقهای به اسلام روی خواهند آورد و روزگار خفقان و سرکوب دینداران و ممنوعیت مظاهر اسلامی به سر میآید، در همه جا آوای اسلام طنین انداز خواهد شد و آثار مذهب تجلی میکند.
به طور کلی میتوان گفت: یکی از دغدغههای حکومتها، جلب رضایت عمومی است، ولی به خاطر ضعفهای بسیاری که در اداره مجموعهها وجود داشته، چنین رضایتی حاصل نشده است، از ویژگیهای اساسی حکومت حضرت مهدی(عج) همین است که همه افراد و اجتماعات بشری آن را قبول دارند و نه تنها همه اهل زمین، بلکه دیگر موجودات نیز از آن حکومت الهی و فرمانروای عدل گستر راضیاند.
پیامبر اسلام فرمود: «شما را بشارت میدهم به مهدی(عج)، اهل آسمان و زمین از او راضی هستند»، چگونه ممکن است کسی از حاکمیت مهدی(عج)، ناراضی باشد و حال آنکه برای همه جهانیان روشن میشود که صلاح امر بشر و سعادت او در همه جنبههای مادی و معنوی تنها در سایه حکومت الهی آن حضرت است.
پس میتوان گفت که در چنین موقعیتی طبعاً استقبال و پذیرش مردم به مظاهر و شعارهای دینی بیسابقه خواهد بود.
* چگونه میتوان امام مهدی(عج) را زیارت کرد؟
اگر منظور از زیارت حضرت(عج)، زیارت معنوی و توسل به ایشان باشد، این امر هیچ گونه محدودیتی ندارد و هر کس میتواند با شناخت و معرفت صحیح حضرت و توجه قلبی، از هر مکان و در هر زمانی به ایشان متوسل شود و با تقدیم صلوات و سلام به پیشگاه آن حضرت، با آن بزرگوار ارتباط برقرار کند. البته بهتر است به هنگام توسل، دعاها و زیارتهای منقول از معصومان(ع) مثل زیارت آل یاسین، دعای عهد، دعای فرج و … را که در کتاب مفاتیحالجنان نقل شده است، بخواند.
اما اگر منظور از زیارت حضرت، تشرف به محضر امام زمان(عج) و درک حضور آن بزرگوار باشد، باید توجه داشت که در عصر غیبت، بنای حضرت بر مخفی بودن از دیدگان مردم است؛ مگر در موارد خاص که حضرت(عج) بنا به مصالحی، برای برخی افراد شایسته، ظاهر میشود و آن شخص امام(عج) را میبیند؛ اما در غیر این موارد استثنایی، حضرت با کسی ارتباط علنی ندارد و هیچ راه و روشی مشخصی نیز برای دیدن حضرت وجود ندارد «تا یار که را خواهد و میلش به که باشد».
*آیا میتوان همیشه امام زمان(عج) را زیارت کرد؟
آری! میتوان در تمام لحظات با خواندن زیارتنامه با ایشان ارتباط معنوی داشت؛ اما اگر منظور ملاقات و دیدار باشد، باید گفت: مسئله غیبت، اقتضا میکند که آن حضرت(عج) از دیدهها پنهان باشد، مگر اینکه مصلحت مهمی در میان باشد تا احتمال ملاقات با آن حضرت پیش آید؛ اما تشخیص این مصحلت با خود امام(عج) است، بنابراین ما نمیتوانیم هر گاه بخواهیم آن حضرت را زیارت کنیم، البته اینکه مشتاق دیدار باشیم، کار خوبی است.
*درباره ملاقات با امام زمان(عج) چه احادیث و روایاتی وجود دارد؟
اگر منظور تعداد روایاتی است که به ملاقات با امام سفارش کرده و یا راههای ملاقات با آن حضرت را بیان کرده باشد، در پاسخ باید گفت: ما روایتی نیافتیم که به منتظران امام زمان(عج) سفارش کرده باشد تا در پی دیدن آن حضرت باشند؛ زیرا اولاً آن چه مسلمان و شیعه مهدی(عج) را رستگار میکند، دیدار آن حضرت نیست، بلکه جلب رضایت آن بزرگوار، عمل به دستورهای قرآن و اهل بیت(ع) است.
ثانیاً، مسئله غیبت اقتضا میکند که آن حضرت از دیدهها پنهان باشد و اگر مصلحتی مهم در میان باشد که برای کسی رخ بنماید، در این صورت ظاهر و ملاقات محقق میشود؛ این این امر به مصلحتی بستگی دارد که خود امام زمان(عج) تشخیص میدهد، بنابراین تنها راه حقیقی، تحقق دیدار نیست و نباید خود را در این امر به زحمت بیندازیم.
اشتیاق دیدار او و اظهار آن در دعا و زیارت و کوشش جلب رضای او در گفتار و کردار کافی است، به امید آنکه سعادت دیدارش فراهم شود و اگر مصلحت ندانست، باید تسلیم آن بزرگوار باشیم و هیچ شکوهای نکنیم.
*انگیزه حضرت(عج) از دیدار با مردم چیست و چه فایدهای دارد؟
حضرت(عج) از دیدار با مردم، انگیزههای مختلف دارد، از جمله:
۱ ـ اثبات وجود و حضور خویش؛
۲ ـ هدایت شخص وامانده در راه؛
۳ـ حل برخی از مسائل که بر علما دشوار میشود، همانگونه که مقدس اردبیلی برای حل مسائل مشکل، خدمت حضرت مشرف میشد؛
۴ـ شفای مریضهایی که زمینگیر شده و پزشکان آنها را جواب کردهاند.
*تشرفات به محضر حضرت ولیعصر(عج) در زمان غیبت چگونه است؟
در سه حالت میتوان حضرت را زیارت کرد:
۱ـ خواب: گروهی امام زمان(عج) را در خواب زیارت میکنند (باید توجه داشت که خواب به تنهایی دلیل و ملاک عمل نیست).
۲ ـ مکاشفه: مکاشفه حالتی بین خواب و بیداری است. یک ارتباط روحی است که بعضی در این حالت، امام زمان(عج) را زیارت میکنند، مکاشفه نیز همانند خواب، به تنهایی حجت نیست و نمیتواند ملاک عمل باشد؛
۳ـ بیداری: یعنی در حالت عادی و به طور طبیعی امام زمان(عج) را زیارت میکند.
کسی که در حال بیداری امام زمان(عج) را ملاقات میکند، یا اصلاً امام زمان(عج) را نمیشناسد یا در آن حال نمیشناسد؛ اما پس از اتمام ملاقات و جدایی، ایشان را خواهد شناخت، عده بسیار کمی (بنابر نقل) هستند که در همان زمان ملاقات، امام را میشناسند و با علم به امام بودن ایشان، با او صحبت میکنند، البته، این افراد بسیار اندک هستند.
در زمان غیبت کبری، هیچ کس به اراده و خواست خود به حضرت (عج) دسترس ندارد و ملاقات، امری یک سویه است؛ یعنی اگر عنایت خداوند شامل حال هر کس شود و لیاقت دیدار حضرت در هر کس پدید آید، حضرت(عج) به دیدار او میآید و خود را نشان میدهد؛ نه اینکه هر گاه خودش خواست بتواند به دیدار حضرت(عج) برسد.
همچنین ارتباط دائم (در این دوران) برای هیچ کس اتفاق نمیافتد، بنابراین هر کس ادعا کند که هر گاه بخواهد به خدمت حضرت(عج) میرسد، دروغ میگوید و اگر کسی ادعا کند که واسطه بین مردم و امام زمان(عج) است، نیز دروغ میگوید و باید او را تکذیب کرد.
ملاقاتها اموری اتفاقی و پیشبینی ناشدنی هستند؛ چون بنابر حکمت و فلسفه غیبت کبری> حضرت(عج) در پس پرده غیبت است و کسی با حضرت ارتباط دایم و به دلخواه خود ندارد.
مروری بر زندگی نواب اربعه امام زمان(عج(
چنان که وجود حضرت مهدی(عج) در میان امت اسلامی یک امر مسلم و قطعی است، وجود نواب خاص آن حضرت و نیز زندگی پر تلاش در ابعاد مختلف اجتماعی، اعتقادی و سیاسی آنان در نزد همگان به خصوص اهل تحقیق مسلم و قطعی است، علاوه بر آن مدارکی نیز از طرف امام زمان(عج) در این مورد به دست ما رسیده است که به چند نمونه اشاره میشود:
الف- «عثمان بن سعید» نایب اول: در میان همگان مشهور و یک چهره شناخته شده بوده است، او از اصحاب سه امام -امام هادی، عسکری و حضرت حجت(ع) بوده و در سال ۲۶۰ هـجری قمری امام حسن عسکری(ع) نیابت او را، از امام عصر(عج) به جمعیتی که برای اطلاع و خبر گرفتن از امام آینده حضور حضرت رسیده بودند، اعلام کردند و هم چنین شخص امام مهدی(عج) به عثمان بن سعید در مقابل جمعیت و هیئتی از مردم قم اشاره کرده و آنها را به عثمان ارجاع داد و نیز بعد از وفات امام حسن عسکری(ع) که عثمان مشغول تجهیز دفن بوده است، حضرت مهدی او را به منصب وکالت و نیابت نصب کرده و جواب مسائل شیعیان را به او ارجاع میدهد و بعد از آن توسط او به امام میرسید.
*توقیعات صادر شده از ناحیه امام مهدی (عج(
توقیعات به افتخار عثمان بن سعید و پسرش محمد بن عثمان از ناحیه مقدسه صادر شده و به عنوان نمونه میتوان به توقیعی که سعد بن عبدالله اشعری روایت کرده اشاره کرد:
«به نام خدا… خداوند شما دو نفر را در راه بندگی خود موفق و بر دین مقدس ثابت بدارد و شما را با آنچه که موجب خشنودی او است، نیکبخت گرداند، در رابطه با سؤالی که کرده بودید… آنها چگونه به فتنه افتاده و در وادی سرگردانی گام بر میدارند… اینها یا از روایات صحیح و درست خبر ندارند و یا آگاهند و خود را به فراموشی میزنند، مگر نمیدانند که زمین از حجت خدا خالی نمیماند یا ظاهر و آشکارست و یا پنهان و غایب… امامهای که پس از رسول اکرم(ص) رفتند تا نوبت به امام پیشین پدر بزرگوارم رسید… سر انجام عهد امامت را به جانشین خود تسلیم کرد و خداوند جانشین او را از دیدهها پنهان داشت… آنها بدانند که حق با امامت…».
توقیع دیگری که به خط امام عصر(عج) به عثمان بن سعید رسیده است، علامه مجلسی (ره) میفرماید: این روایت از شیخ موثق ابوعامر عامری نقل شده است… «به نام خداوند… خداوند ما و شما را از فتنهها حفظ کند و به ما و شما یقین عنایت فرماید…
و غیر از این مورد، توقیعات دیگری نیز صادر شده است که هر کدام دارای مضامین بلند است، در زمینه غیبت، مسایل اجتماعی و امورات و نیز زایل کننده هر گونه شک و شبهه است.
عملکردهای سیاسی و اجتماعی و…:
۱٫ رسوا کردن جعفر کذاب که بعد از امام حسن عسکری(ع) تلاش فراوانی کرد که خود را بعد از آن حضرت، امام معرفی کند.
۲٫ قرار دادن مرکز فعالیتهای خود در بغداد، برای اینکه بغداد دورتر از پایتخت عباسیها (سامراء) بود و به دور از چشم مقامات دولتی مردم را در غیاب امام رهبری میکرد.
۳٫ سازمان وکالت کارگزاران و معاونین: عثمان جهت فعالیتهای همه جانبه معاونانی برای خود انتخاب کرده بود که در نواحی مختلف از طرف او فعالیت کنند که از جمله: حاجز بن یزید و شّاء احمد بن اسحاق اشعری و… . او در مجموع ۵ سال نیابت داشت و دوران نیابت وی مقارن با خلافت «معتمد» عباسی بود.
ب- «محمد بن عثمان»: دومین نایب حضرت مهدی(عج) و فرزند نایب اول است، در بسیاری از توقیعات که برای پدرش صادر شده بود، به وثاقت پسر نیز تأکید کرده بود و در عین حال، از ناحیه حضرت برای شخص او توقیعاتی صادر شده است که از جمله، درباره تسلیت پدرش فرموده است:… از کمال سعادت پدر شما این بود که خداوند فرزندی چون شما به او عنایت فرموده است که در جای او بنشینی و منصب او را به عهده بگیری و از خداوند برایش رحمت و مغفرت بطلبی….
دوم اینکه، اسحاق بن یعقوب میگوید: از محمد بن عثمان خواهش کردم نامهای که در آن مسایل مورد اشکال خود را نوشته بودم، به حضور امام(عج) تقدیم بدارد و او هم پذیرفت، در پاسخ من توقیعی به خط امام زمان(عج) به این مضمون صادر گشت: محمد بن عثمان که خداوند از او و پیش از او از پدرش خشنود باشد، مورد وثوق من است و نامه او نامه من است.دوران نیابت وی مقارن با بقیه خلافت «معتمد» و خلافت «معتضد» و ده سال از خلافت «مقتدر» بود و در سال ۳۰۵ وفات یافت.
ج- «ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی»: سومین نایب امام مهدی(عج) است، وی در میان شیعیان بغداد از شهرت خاصی برخوردار بود و او یکی از افراد مورد اعتماد و اطمینان محمد بن عثمان به شمار میرفت، ابوالقاسم، از اصحاب امام حسن عسکری(ع) بوده است و در زمان محمد بن عثمان یکی از کارگزاران نزدیک او بود.
معرفی و انتخاب حسین بن روح به عنوان نایب سوم از طرف محمد بن عثمان بود، او دو سه سال قبل از وفاتش شیعیان را در مورد مسایل دینی و مالی و… به حسین بن روح ارجاع میداد و هر کسی در این مورد تردید میکرد، میگفت: این دستور از ناحیه امام(عج) صادر شده است.فعالیت حسین بن روح پس از وفات نایب دوم بنا به وصیت نایب دوم در «دارالنیابه» در بغداد در یک جلسه رسمی که جمعی از شیعیان نیز در آن جا حضور داشتند، آغاز شد، طبق وصیت، خادم نایب دوم «ذکاء» کلید صندوقچه امانات را به او تسلیم کرد.
عملکردهای سیاسی حسین بن روح، به خاطر انتساب به خاندان نوبختی، در زمان «مقتدر» در دستگاه عباسی از احترام خاصی برخوردار بود، به خاطر برخی فعالیتها در سال ۳۱۲، به زندان افتاد و این زندانی شدن پنج سال به طول انجامید و در مورد نیابت ایشان علما و محققین از اهل سنت نیز سخن گفته و درباره زندگی او تحقیقی داشتهاند.
د- «ابوالحسن علی بن محمد سَمَری»: چهارمین نایب امام مهدی(عج) است، او که چهارمین نایب امام(عج) است، همانند نواب دیگر از طرف امام به واسطه نایبش، نایب بعد از خود را تعیین میکرد و او هم به دستور امام(عج) توسط حسین بن روح به عنوان نایب معرفی شد و از جمله آن توقیع که دلالت بر نیابت سمری دارد، توقیعی است که از طرف امام(عج) شش روز قبل از مرگ وی صادر شده و مرگ او را تسلیت گفته و فرموده است:«به نام خداوند… ای علی بن محمد سمری، خداوند پاداش برادران دینی تو را در مصیبت و مرگ تو بزرگ دارد، شما بعد از شش روز دیگر خواهی مرد، پس امر حساب خود را جمع کن و درباره نیابت بعد از خود، وکالت و نیابت به هیچ کس واگذار مکن و دیگر غیبت کامل (غیبت کبری) فرا رسیده است، نایب خاص دیگر هم ندارم و تا زمانی که خدا بخواهد دیگر در انظار عموم ظاهر نخواهم شد.
سمری از نظر فعالیتهای سیاسی فرصت زیاد نداشت، لذا، مثل نواب گذشته نتوانست فعالیتهای گستردهای را انجام دهد. از طرف دیگر در دوران وی ظلم و اختناق به اوج خود رسیده بود و مدت نیابت او از سال ۳۲۶ تا ۳۲۹، سه سال به طول انجامید و در نیمه شعبان همان سال درگذشت. /
تهیه و تنظیم:سیدمهدی دلبری (معاون مدیرفرهنگی دانشگاه حکیم سبزواری)