کورینا وستمن سیلر، استاد روانشناسی تربیتی در دانشگاه آموزش زوریخ (Pädagogische Hochschule Zürich) است و از سال ۲۰۱۷ در این سمت فعالیت میکند.
پیش از این، او مسئول تحقیقات در مؤسسه ماری مایرهوفر برای کودکان (MMI) بود و تا دسامبر ۲۰۱۹ در این نقش مشغول به کار بود.
تحقیقات او به طور خاص بر روی رشد بازیگوشی در کودکان و کیفیت تعاملات آنها در خانواده، مهدکودک و مدرسه تمرکز دارد.
او با کتاب “رزیلنس: ارتقای تاب آوری کودکان در مهد کودک” که توسط مسعود میر مهدی ترجمه و توسط انتشارات روانشناسی جامعه منتشر شده است، در کشورهای آلمانی زبان شناخته شده است.
این کتاب به بررسی چگونگی حمایت از تابآوری کودکان در زندگی روزمره خانواده و مهدکودک میپردازد و شامل انتقالاتی مانند ورود به مهدکودک و مدرسه و همچنین حمایت حرفهای از آنها میشود. مشخصات نشر این کتاب به سال ۱۳۸۹ برمیگردد.
سوابق تحصیلی و شغلی:
– سمت فعلی: استاد روانشناسی تربیتی در دانشگاه آموزش معلمان زوریخ.
-نقش قبلی:پژوهشگر ارشد در مؤسسه ماری مایرهوفر برای کودکان (MMI) تا دسامبر ۲۰۱۹.
– علاقههای پژوهشی:شامل اندازهگیری و تقویت بازیگوشی کودکان، نقش مربیان در حین بازی آزاد و مسیرهای رشد بازیگوشی در کودکان دو تا شش ساله است.
وستمن سیلر رهبری پروژههای تحقیقاتی مهمی را بر عهده دارد، از جمله یک مطالعه طولی تحت عنوان “بازیگوشی در اوایل دوران کودکی” که با بودجه بنیاد ملی علوم سوئیس انجام میشود. این پروژه به بررسی عوامل تعیینکننده فردی و زمینهای بازیگوشی از سال ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۴ میپردازد و هدف آن ارزیابی تأثیر عوامل مختلف بر مشارکت کودکان در فعالیتهای بازی است.
او همچنین به انتشار مقالات علمی متعددی پرداخته است، از جمله:
– “بازیگوشی از دیدگاه کودکان: توسعه و اعتبارسنجی مقیاس بازیگوشی کودکان” که در *Frontiers in Psychology* منتشر شده است.
– “مسیرهای رشدی بازیگوشی کودکان در کودکان دو تا شش ساله” که نیز در *Frontiers in Developmental Psychology* منتشر شده است.
مشارکت در کنفرانسها:
وستمن سیلر به طور فعال در کنفرانسهای مختلف دانشگاهی شرکت کرده و یافتههای خود را درباره کیفیت تعاملات معلم و کودک در حین بازی ارائه کرده است.
ارائههای قابل توجه او شامل کارگاه آموزشی درباره نقش محیط آموزشی در پرورش بازیگوشی کودکان و مقالات مربوط به رابطه بین رفتارهای معلمان و درگیری کودکان در جلسات بازی آزاد است.
کار او تأثیر قابل توجهی بر آموزش دوران کودکی دارد و بینشهایی را درباره چگونگی افزایش نتایج یادگیری و انعطافپذیری عاطفی از طریق تعاملات بازیگوش ارائه میدهد.
