سخترویی مجموعهای از ویژگیهای قدرتمند است که به فرد کمک میکند تا از شرایط استرسزا بهره گرفته و رشد کند.
فرهنگ لغت انگلیسی آکسفورد، تابآوری را «توانایی بهبود سریع از مشکلات» تعریف میکند؛ توانایی بازیابی از یک موقعیت نامطلوب. مسأله تابآوری و سخترویی، میتواند یکی از مهمترین مفاهیم کنونی زندگی انسان باشد و آموزش آن در سطح فردی و سازمانی، جدیتر از هر زمان دیگری است. بهراز سیاهپوشها، مشاور خانواده میگوید اگر میتوانستم تنها یک ویژگی را در زندگی به فرزندم هدیه کنم، نه زیبایی بود و نه هوش و ثروت یا قدرت فیزیکی، بلکه «سخترویی» بود.
منظور از سخترویی چیست؟
سخترویی مجموعهای از ویژگیهای قدرتمند است که به فرد کمک میکند تا از شرایط استرسزا بهره گرفته و رشد کند. همچنین این ویژگی میتواند فرد را به عاملی فعال تبدیل کند که در نهایت در هر کاری که تجربه میکند و انجام میدهد، معنا بیابد.
به گفته «هانس سلیه»، دانشمند کانادایی، استرس لازمه زندگی است و تنها مردهها استرس ندارند. ما هرروزه با چالشهایی مواجهیم که کمابیش استرسزا هستند و باعث واکنشهای متفاوتی در بدن و مغز میشوند. هرچند این موضوع از آغاز زندگی انسان همراه او بوده، بهنظر میرسد زندگی مدرن استرس بیشتری به همراه دارد. اینترنت و فناوریهای جدید، هرچند در زندگی انسان بسیار کارساز و مفید هستند، اما اگر بهدرستی استفاده نشوند میتوانند مشکلات بسیاری ایجاد کنند. اگر به این مشکلات جهانی، مسائل و بحرانهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و ترسهای ناشی از جنگ در خاورمیانه را نیز بیفزاییم، میزان استرس بیشتر هم میشود. بااینحال، تحقیقات جدید نشان میدهد که همه استرسها لزوما بد نیستند. هرچند بسیاری از مطالعات دیگر نشان دادهاند که استرسهای شدید میتواند منجر به بیماریهای جدی از جمله بیماریهای قلبی و حتی سرطان شود، اما این فقط تجربه رویدادهای استرسزا نیست که اهمیت دارد، بلکه نحوه ارزیابی یا تفکر ما درباره آنها مهمتر به نظر میرسد. سخترویی به ما میآموزد که چگونه به طور مؤثر با استرسهای زندگی کنار بیاییم و درعینحال در این شرایط رشد کنیم.
افراد سخترو چه ویژگیهایی دارند؟
سخترویی سه جنبه دارد و میتوان گفت کسانی که این سه ویژگی را در شخصیت خود دارند، در زندگی، افراد سخترو محسوب میشوند: «تعهد، چالش و کنترل» بهطور همزمان در افرادی با سطح بالای سخترویی دیده میشود. داشتن این طرز فکر و جهانبینی باعث میشود این افراد در زندگی مؤثر و در مقابله با استرسها منعطف باشند.
داشتن تعهد در افراد سخترو باعث میشود که فرد باوجود درد و ناامیدی، زندگی را در مجموع معنادار و ارزشمند ببیند. چنین فردی برای رشد شخصی تلاش میکند و در شرایط استرسزا و دشوار، موقعیتها را با واقعبینی ارزیابی میکند؛ عاملی که به افزایش اعتمادبهنفس برای مقابله با ناملایمات زندگی منجر میشود. داشتن تعهد بالا به این معناست که این افراد عمیقا در کار یا شغل خود درگیرند و از نظر اجتماعی، ارتباطات خوبی با دیگران دارند. آنها به احساسات و رفتارهایشان آگاهند و درباره خود فکر میکنند. در مقابل، افرادی که تعهد کمی دارند اغلب بیحوصلهاند و درک درستی از معنای زندگی ندارند. ممکن است در فعالیتهای روزمره مانند رفتن به مدرسه، کار کردن یا ایجاد ارتباطات حضور داشته باشند، اما هیچ برنامه مشخص یا واقعی برای آینده خود ندارند. وقتی مشکل یا استرسی در زندگی آنها رخ میدهد، بهراحتی تسلیم میشوند و عقبنشینی میکنند.
افراد سخترو همچنین در زندگی به «چالش» روی میآورند و نوعی روحیه جنگجویی دارند. آنها از تنوع لذت میبرند و هر تغییر یا استرسی را فرصتی برای یادگیری و رشد میبینند. این افراد میدانند که مشکلات، بخش جدانشدنی زندگی هستند و بهجای فرار از آنها به دنبال راهحل میگردند. برای آنها رویارویی با چالشهای جدید، راهی جالب برای شناخت خود و تواناییهایشان و همچنین یادگیری درباره جهان پیرامونشان است. آنها تنوع و تجربیات جدید را دوست دارند، بسیار شجاعند و نگاهی روبهجلو دارند. در مقابل، افرادی که ویژگی چالش در آنها ضعیف است بیشتر به دنبال ثبات و پیشبینیپذیری زندگیاند. آنها از موقعیتهای جدید و در حال تغییر، اجتناب میکنند. ممکن است این افراد بسیار قابلاعتماد باشند، اما زمانی که شرایط تغییر میکند چندان سازگار نیستند.
ویژگی آخر، «کنترل» است. تا حالا فکر کردهاید چرا برخی افراد معتقدند که میتوانند بر رویدادهای زندگی تأثیر بگذارند، اما برخی دیگر منفعلانه تسلیم شرایط میشوند و نقش قربانی را بازی میکنند؟ افراد با کنترل بالا باور دارند که آنها خود مسئول سرنوشتشان هستند. حتی اگر آینده نامطمئن یا ترسناک به نظر برسد، باز هم احساس میکنند که زندگی تحت کنترل خودشان است. در مقابل، افراد با ویژگی کنترل پایین، خود را در مواجهه با شرایط و مشکلات سخت، ناتوان میبینند و فکر میکنند نمیتوانند هیچ تأثیر یا کنترلی بر شرایط داشته باشند.
چگونه میتوانیم سخترویی را در خود یا فرزندانمان رشد دهیم؟ آیا این ویژگی ارثی است؟ اگر فردی در بزرگسالی بخواهد این ویژگی را در خود به وجود آورد امکانپذیر هست؟
با وجود این که هیچ مدرکی دال بر ارثی بودن سخترویی وجود ندارد اما برخی مطالعات نشان میدهند میتوان از طریق آموزشهای لازم، سخترویی افراد را افزایش داد. کودکان در اوایل زندگی، درک محدودی از خود و دنیای اطرافشان دارند، اما نیازهایی هم دارند که مجبورشان میکند آنها را ابراز کنند. آنها برای غذا، آب، امنیت و عشق به دیگران وابستهاند اما تفاوتهای فردی در نحوه ارضای این نیازها مهم است. از طرفی والدین هم به شیوههای متفاوتی به این نیازها واکنش نشان میدهند. در نتیجه ماهیت تعاملات فرزندان با والدین در طول زمان منجر به سبک خاصی از ارتباطات کودک با خود یا محیط اطرافش میشود. برخی از این رفتارها منجر به شکوفایی سخترویی در آنها و برخی دیگر مانع رشد آن است.
زمانی که والدین با دیدن تلاشهای فرزندانشان برای ارضای نیازهایش رفتاری حاکی از تحسین، علاقه و تشویق داشته باشند، بچهها احساس حمایت و ارزشمندی میکنند اما اگر والدین به این نیازها و استعدادهای کودکان بیتوجه و خصومتآمیز واکنش نشان دهند، نگرش آنها به زندگی پوچ و بیمعنی خواهد بود. پس آنچه در مؤلفه تعهد اهمیت دارد این است که والدین تا چه میزان از این نیازها حمایت کرده و واکنشهای رفتاری و هیجانی درستی نشان میدهند.
برای رشد مؤلفه «کنترل» در فرزندان، مهم است که والدین بدانند باتوجهبه سن رشد کودک، کدام حس را در او تقویت میکنند؛ حس برتریجویی و قدرت یا حس شکست و بازنده بودن. اگر وظایفی که کودک درصدد حل آنهاست بیش از حد ساده باشد، احساس تسلط یا برتری نمیکند و در نقطه مقابل اگر این تکلیف بیش از حد سخت باشد بهاحتمال زیاد در آن شکست میخورد و احساس ضعف و ناتوانی میکند.
برای افزایش ویژگی چالش، بهتر است یادآور شویم که استرس و مشکلات از روز اول زندگی با اولین ضربه هنگام تولد آغاز شده و تا پایان عمر همراه انسان خواهد بود، آنچه میتواند منجر به تشدید آن در کودک شود، معنایی است که والدین به سختیها و تغییرات بزرگ و کوچک میدهند.
درک این نکته نیز مهم است که خود والدین چه دیدگاهی نسبت به این مشکلات دارند. آیا آنها این مسائل را راهی برای رشد و رسیدن به خودشکوفایی تلقی میکنند یا مانعی برای آن. در تمامی این موارد والدین باید با عشق، احترام و تشویق با فرزندانشان روبهرو شوند. مجموع این رفتارها میتواند منجر به پدیدآوردن ویژگی سخترویی در فرزندان شود.
آیا الگویی برای نگرش سخترویی وجود دارد؟
ما در دوران تغییرات عظیم مداوم و آزاردهنده زندگی میکنیم و شاید در این دوره خاص بیش از هر زمان دیگری نیازمند پذیرش این تغییرات هستیم. باید این تغییرات را بهجای نادیدهگرفتن و انکار کردن، بهعنوان فرصتهای تحولی بپذیریم و با آنها به طور مستقیم روبهرو شویم. در دوران همهگیری کرونا بسیاری از سازمانها متوقف شده یا حتی به سمت نابودی رفتند، ولی عدهای دیگر در همین دوره نهتنها نابود نشدند بلکه پیشرفتهای شایانی داشتند. دلیلش این است که این افراد یا سازمانها در الگوی نگرش سخترویی قوی بودند.
آنگونه که در دیگر تحولات نیز شاهدیم، افراد، سازمانها و جوامع منعطف و در حال یادگیری، باقی خواهند ماند و زندگی را رضایتبخش ارزیابی میکنند. با آنکه همه چیز در حال تغییر است اما این تغییرات را نباید بهعنوان عوامل مخرب، تهدیدآمیز و ناتوانکننده نگریست. در این فرآیند، افراد و سازمانها به طور پیوسته از موفقیتها و شکستهای خود درس میگیرند و این امر سبب بهروزشدن دائمی اولویتها و اهداف آنها میشود. بدون سخترویی در سطح فردی و سازمانی، تغییرات در حال وقوع در جهان بهعنوان تهدیدی علیه امنیت و نه فرصتی برای رشد و توسعه خواهد بود.
افراد و سازمانهایی که تأکید کمتری بر سخترویی دارند، بیشتر تمایل دارند که در کار و زندگی ثبات داشته باشند و هر نوع تغییری را بهعنوان تهدیدی خطرناک برای این ثبات میبینند و نه چیز دیگر. افرادی که در زندگی معنایی را دنبال نمیکنند خیلی زود از موفقیتهایشان دلزده میشوند.
ما قدرت این را نداریم که در جهان ثبات برقرار کنیم و در دورهای هم زندگی میکنیم که این تغییرات غیرقابلپیشبینی و عظیم است. بهتر است با کمک سخترویی، این تغییرات را به چشم فرصتی برای رشد و پیشرفت خود و فرزندانمان ببینیم.
