در جهانی که هر روز پیچیدهتر و غیرقابل پیشبینیتر میشود، مدیریت تحولات و چالشهای ناشی از آنها به یک موضوع بسیار مهم برای افراد، سازمانها و حتی کشورها تبدیل شده است. تابآوری (Resiliency) بهعنوان یکی از مفاهیم کلیدی در علوم اجتماعی، مدیریت، و حتی علوم محیط زیست، نقشی حیاتی در برنامهریزی برای آینده ایفا میکند. این مفهوم به ما کمک میکند تا در برابر شوکهای مختلف، از جمله اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و محیطی، مقاومتر شویم و بهصورت مؤثرتر با آنها سروکار کنیم.
در این مجال، به بررسی تعریف تابآوری، اهمیت آن در سطوح مختلف، و نحوه استفاده از آن بهعنوان نقشه راه برای آینده خواهیم پرداخت.
این مفهوم ابتدا در علم روانشناسی مطرح شد، اما امروزه در حوزههای مختلفی مورد استفاده قرار میگیرد.
بر اساس تعریف داده شده توسط Holling (1973) ، تابآوری بهعنوان “قابلیت یک سیستم برای حفظ هویت خود در برابر تغییرات و اختلالات” شناخته میشود. بنابراین، تابآوری نه تنها به بازیابی پس از شوک مربوط است، بلکه شامل توانایی یادگیری، انعطافپذیری و نوآوری در برابر چالشهای جدید نیز میشود.
در سطح فردی، تابآوری به معنای قابلیت مقابله با تنشها، مشکلات شخصی و تجربه شکستها است. افراد تابآور بهطور طبیعی بهجای اینکه در مقابل چالشها تسلیم شوند، از آنها بهعنوان فرصتهای یادگیری و رشد استفاده میکنند. در کتاب “The Road to Resilience”، دکتر مارتین سلیگمن (Martin Seligman) میگوید که تابآوری فردی بهبود عملکرد روانی، فیزیکی و حتی حرفهای را بهتبع دارد.
در سطح سازمانی، تابآوری به معنای قابلیت سازمان برای مقابله با تغییرات بازار، رقابتهای صنعتی و شوکهای اقتصادی است. سازمانهای تابآور قادرند در برابر تهدیدات ناشی از بحرانهای اقتصادی، تکنولوژیکی یا حتی اپیدمیها، بهصورت انعطافپذیر عمل کنند و از بحرانها بهرهمند شوند. تحقیقات انجامشده توسط Harvard Business Review نشان میدهد که سازمانهایی که تابآوری را بهعنوان یکی از ارزشهای اصلی خود در نظر میگیرند، بهصورت میانگین ۳۰% بهتر از رقبا عمل میکنند.
در سطح شهری و محیط زیستی، تابآوری به معنای قابلیت شهرها و مناطق برای مقابله با تغییرات اقلیمی، زمینلرزهها، سیلها و دیگر شوکهای طبیعی است. شهرهای تابآور طراحی میشوند تا در برابر این چالشها مقاومتر باشند و از مردم خود محافظت کنند.
در سطح شهری و محیط زیستی، تابآوری به معنای قابلیت شهرها و مناطق برای مقابله با تغییرات اقلیمی، زمینلرزهها، سیلها و دیگر شوکهای طبیعی است. شهرهای تابآور طراحی میشوند تا در برابر این چالشها مقاومتر باشند و از مردم خود محافظت کنند. UN-Habitat در گزارش خود “Urban Resilience Framework” تاکید کرده است که شهرهای تابآور میتوانند از ضرر ناشی از تغییرات اقلیمی حداقل ۵۰% کاهش دهند.
تدوین و طراحی نقشه راه در تابآوری مبتنی بر سرمایهها و منابع است و نیازمند ایجاد و توسعه آگاهی، آیندهنگری، خردورزی، ژرفاندیشی و جامعیت است.
این نقشه راه، که به مثابه موجودی زنده است، باید پویا، فرآیندی و دینامیک باشد و با استفاده از مشورت، اجماع، بازخوردهای همزمان و ارزیابیهای حین اجرا تدوین شود.
نقشه راه تابآوری مشخص میکند که به کجا میرویم، با چه کسانی، با چه وسیلهای، در چه زمانی و به چه مدت، و سفر خود را چگونه مینویسیم.
این نقشه راه باید اهداف را به روشنی معرفی کند، دارای بازه زمانی مشخص و معین باشد، از منابع در دسترس و قابل وصول برخوردار باشد، تهدیدات و خطرات احتمالی را پیشبینی کرده باشد، از ساختار سازمانی متخصص برخوردار باشد و اهداف قابل تعقیب و قابل تحقق داشته باشد.
در مسیریابیهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، نقشه راه تابآوری علاوه بر تعیین مسیر، نقاط مورد علاقه، جذابیتها، سرمایه و داراییها و فراز و نشیبهای راه را نیز نشان میدهد.
در طراحی و تدوین این نقشه راه، سادگی و پیچیدگی همزمان باید مورد توجه قرار گیرد، به این معنا که نقشه راه در سامانههای اجتماعی، علاوه بر سازمان و ساختاری پیچیده، در اجرا و عملیات بسیار ساده و شفاف نمود پیدا میکند.
برای تدوین و طراحی نقشه راه، میتوان از گامهای تعیین و مشخص نمودن اهداف، بررسی و مشخص نمودن نقاط عطف، بررسی و شناسایی شکافها و موانع، طراحی و شخص نمودن برنامههای عملی و اولویتبندی و تعیین تقدم و تأخر در اجرا بهره برد.
با ایجاد کمیتههای راهبردی و تعیین محدوده عملیات و وظایف، میتوان تواناییهای جوامع محلی را شناسایی و پرورش داد.
نقشه راه تابآوری به عنوان یک ابزار استراتژیک، مسیر حرکت به سمت آیندهای پایدار را ترسیم میکند.
این نقشه راه بر اساس پنج گام کلیدی طراحی شده است:
۱. تعیین اهداف: مشخص کردن اهداف قابل دستیابی و مرتبط با نیازهای جامعه.
۲. شناسایی نقاط عطف و شکافها: بررسی موانع و فرصتها در مسیر تحقق اهداف.
۳. طراحی برنامههای عملی: ایجاد برنامههای عملیاتی با توجه به منابع موجود.
۴. اولویتبندی اقدامات: تعیین تقدم و تأخر در اجرای برنامهها.
۵. پایش و ارزیابی: نظارت مستمر بر پیشرفت و انعطافپذیری در برابر تغییرات ۳۵.
این چارچوب نه تنها برای جوامع، بلکه برای سازمانها و سیستمهای محیطی نیز کاربرد دارد.
