نخستین پیش نشست هفته تاب آوری ایران با حضور دکتر تسنیمی ریاست دانشگاه حکیم سبزواری در تاریخ ۲۲ اسفند ۱۴۰۳ به صورت وبینار برگزار شد.

این رویداد علمی به همت دانشگاه حکیم سبزواری و با هدف ترویج فرهنگ تاب آوری و ارتقای آگاهی عمومی در زمینه‌های فرهنگی و اجتماعی طراحی شده بود.

در این نشست، دکتر غزاله گودرزی، متخصص در حوزه شهرسازی و برنامه‌ریزی شهری، به بررسی هویت فرهنگی و تاب آوری شهری پرداخت. وی به اهمیت تاب آوری فرهنگی در حفظ هویت و دارایی‌های فرهنگی جامعه اشاره کرد و بر لزوم تقویت هویت اجتماعی برای مقابله با چالش‌ها تأکید نمود.

هدف اصلی این پیش نشست، ایجاد بستری برای گفتگو و تبادل نظر درباره چالش‌ها و راهکارهای موجود در زمینه تاب آوری بود. این رویداد فرصتی برای شرکت‌کنندگان فراهم کرد تا با روش‌های مؤثر مداخله و ارتقای توانمندی‌های فردی آشنا شوند.

در این وبینار، علاوه بر دکتر گودرزی، اساتید برجسته دانشگاه و کارشناسان حوزه تاب آوری نیز حضور داشتند که تجارب و دانش خود را با شرکت‌کنندگان به اشتراک گذاشتند.

این نشست به عنوان بخشی از هفته تاب آوری فرهنگی ایران، با شعار “تاب آوری از فرد تا فرهنگ” برگزار شد و امید است که بتواند به تقویت هویت فرهنگی و اجتماعی جامعه کمک کند. دانشگاه حکیم سبزواری مأموریت ملی تاب‌آوری فرهنگی را بر عهده دارد که هدف آن تقویت هویت فرهنگی و اجتماعی جامعه است.

 

هفته تاب‌آوری ایران، برای اولین بار تحت عنوان “از فرد تا فرهنگ” توسط دانشگاه حکیم سبزواری برگزار می‌شود و شامل کارگاه‌ها، نشست‌ها و برنامه‌های متنوعی است که به بررسی ابعاد مختلف تاب‌آوری و نقش آن در زندگی فردی و اجتماعی می‌پردازد. هدف اصلی این هفته، پاسداری از دارایی‌های فرهنگی و جلوگیری از اضمحلال آن‌ها در برابر چالش‌های داخلی و خارجی است.

این هفته فرصتی برای اندیشیدن، گفتگو و یادگیری است و با حضور اساتید برجسته و متخصصان، به تقویت هویت فردی و اجتماعی، ارتقای سلامت روانی و ایجاد جامعه‌ای مقاوم کمک می‌کند. برنامه‌های این رویداد شامل کارگاه‌های تخصصی در زمینه پرورش تاب‌آوری و مهارت‌های لازم برای مواجهه با چالش‌ها است که می‌تواند به بهبود کیفیت زندگی افراد کمک کند.

 

نخستین پیش نشست هفته تاب آوری ایران برگزار شد
نخستین پیش نشست هفته تاب آوری ایران برگزار شد

 

 

همواره در مطالعات شهری این پرسش اساسی مطرح است که چگونه شهرهای سنتی ایران، بدون آشنایی با رویکردهای نوین مانند شهر دوستدار کودک، شهر انسان‌محور، شهر پیاده‌محور و مانند آن، توانسته‌اند به‌گونه‌ای طراحی و مدیریت شوند که تمامی این ویژگی‌ها را هم‌زمان در خود داشته باشند.

بررسی دقیق ساختار و عملکرد این شهرها نشان می‌دهد که با وجود فقدان اصطلاحات و مفاهیم تخصصی، شهرهای تاریخی ایران از خصوصیاتی برخوردار بوده‌اند که امروز به‌عنوان شاخص‌های شهر مطلوب شناخته می‌شوند.

این شهرها علاوه بر برخورداری از هویت ایرانی، پاسخگوی نیازهای گوناگون همه گروه‌های سنی و اجتماعی، از کودکان و زنان تا سالمندان، بوده‌اند و محیطی زیبا، پویا، ایمن، معنادار و سرشار از زندگی برای شهروندان فراهم می‌کرده‌اند.

مطالعه دقیق‌تر در این زمینه نشان می‌دهد که هویت و تاب‌آوری دو بنیان اصلی شکل‌گیری چنین شهرهایی بوده‌اند. هویت شهری به‌عنوان مهم‌ترین رکن شهرهای سنتی، به معنای آگاهی عمیق شهر از پیشینه، فرهنگ، اقلیم و ارزش‌های بنیادین خود بوده است.

این هویت در معماری متناسب با اقلیم، در فضاهای عمومی مانند میدان‌ها، بازارها، مساجد و گذرگاه‌ها و در ساختار محله‌ای پیوندخورده شهرها به‌روشنی نمود داشته است.

چنین هویتی نه‌تنها در کالبد شهر، بلکه در رفتار و تعاملات اجتماعی شهروندان نیز جریان داشته و از این رهگذر حس تعلق به مکان را در میان ساکنان تقویت می‌کرده است.

حس تعلقی که از مسیر خاطره‌سازی جمعی در فضاهای عمومی شکل می‌گرفته و بستری برای تداوم آیین‌ها و رسوم اجتماعی فراهم می‌نموده است.

بدین ترتیب، حضور فعال شهروندان در زندگی روزمره شهر، از برگزاری آیین‌های مذهبی و فرهنگی گرفته تا ارتباطات محله‌ای و همسایگی، همواره هویت شهر را زنده نگه می‌داشته است.

از دل این هویت غنی، تاب‌آوری شهری نیز پدیدار می‌شده است. شهرهای سنتی ایران، به‌واسطه تکیه بر ساختارهای اجتماعی و فرهنگی پایدار، انعطاف‌پذیری کالبدی و کارکردی و وجود مهارت حل مسئله درون‌محله‌ای، از توان بالایی برای مقابله با بحران‌ها برخوردار بوده‌اند.

تاب‌آوری این شهرها تنها به مقابله با مخاطرات طبیعی مانند زلزله یا خشکسالی محدود نبوده، بلکه در برابر تحولات اجتماعی و اقتصادی نیز توان سازگاری بالایی داشته‌اند.

با این نگاه، می‌توان گفت هوشمندی شهری که امروزه بیش از هر چیز به فناوری‌های نوین گره خورده است، در شهرهای سنتی مفهومی متفاوت داشته و به معنای خرد جمعی در طراحی و مدیریت فضاهای شهری بوده است؛ نوعی هماهنگی عمیق میان انسان، فضا و فعالیت. شبکه‌های ارتباطی متناسب با نیازهای واقعی جامعه، سلسله‌مراتب فضایی از حریم خصوصی تا عرصه عمومی، رعایت اصول اقلیمی و زیست‌محیطی در شهرسازی و بهره‌گیری پایدار از منابع طبیعی، همه نشان از هوشمندی نهادینه ‌شده در این شهرها دارند.

 

از این منظر، در عصر جدید که گفتمان شهر هوشمند با تأکید بر فناوری‌های پیچیده رواج یافته است، بازتعریف مفهوم شهر تاب‎آور ضرورت دارد و تاکید بر هوشمندی، پیش از آنکه به فناوری وابسته باشد، باید بر خرد، هویت و تاب‌آوری استوار گردد.

در نهایت، بازخوانی تجربه شهرهای تاریخی ایران نشان می‌دهد که تحقق آرمانشهرهای آینده، نه‌تنها در گرو بهره‌گیری از فناوری‌های جدید، بلکه پیش از هر چیز، نیازمند بازگشت به اصول بنیادینی چون هویت، هوشمندی (در معنای خرد جمعی) و تاب‌آوری است.

اصولی که می‌توانند بستری برای حفظ آیین‌ها، خاطره‌سازی جمعی، تقویت حس تعلق و تداوم پیوندهای اجتماعی در شهرهای معاصر باشند و الگویی کارآمد برای بازآفرینی شهرهای آینده فراهم آورند.